(یونگی)
با ایستادن ماشین نگاهمو به تهیونگ دادم.
ته: پیاده شو.
عمارت باشکوه شون بدجور منو جذب خودش کرده بود.نمای بیرونی
ESTÀS LLEGINT
don't touch my little boy
Aleatòriamentدستمو با شتاب از دست قویش کشیدم بیرون. ؟:دست از سرم بردار.... چرا همه جا دنبالم میای. ؟؟: خودت چی فکر میکنی کیتن؟ به سمتم خم شد جوری که لباش به گوشم بخوره زمزمه کرد. ؟؟:شایدم واسه این باشه که زیادی شیرین بودی..😏 ازش فاصله گرفتم. خواستم فرار کنم که...