Part 15🌒

10.5K 1.5K 389
                                    

سوهو درحالی که مشتای اروم میزد به شونه های خودش تا گرفتگی اشون رو کمتر کنه با قدمای خسته وارد اتاقش شد. امروز رو میتونست رسما یکی از مزخرفترین روزای عمرش نام گذاری کنه. از صبح که بک با چان رفت و کریس گم شد و کیونگ عجیب غریب شد و شروع پروبازی افراد چان در نبودش. راوی دست تنها از پسشون برنمیومد و چانگسو هم قبل از چان رفته بود ججو. خمیازه کوچیکی کشید و داشت فکر میکرد حال داره دوش بگیره یا نه که یهو دماغش حساس شد.

بوی سیگار میومد. اونم خیلی شدید! سوهو حالش از سیگار به هم میخورد. چطور انقدر بوش شدید بود؟؟؟ فکر کردن اش یه لحظه طول کشید.

دوید سمت بالکن و پرده رو کنار زد. با دیدن کریس که ارنجشاش رو تکیه داده بود به میله ها و با سیگاری تو دستش خم شده بود سمت بیرون اخم کرد.

-جا قحطی بود اومدی تو بالکن من سیگار میکشی؟

کریس برگشت سمتش.

­-هه ...جنابه فرشته اومد!

سوهو اخمش بیشتر شد.

-نشنیدی چی گفتم؟ من از بوی سیگار بدم میاد تا کل اتاقم رو نگرفته خاموشش کن!

کریس توجهی نکرد.

سوهو با حرص اومد تو بالکن.

-یــاااا نشنیدی چی گفتم ؟؟؟

کریس خیلی خشک خندید.

-الان تو حالی ام که همه چی ازم برمیاد کوتوله... برام درس اخلاق نذار.

سوهو چند لحظه نیگاش کرد و بعد تکیه داد به در.

-بخاطر بک؟؟؟

کریس نفس صداداری کشید و تازه اون موقع بود که سوهو متوجه شد یه لیوان مشروبم تو دست دیگه اشه. کریس ته مونده لیوان رو بالا داد.

-نه بخاطر حماقت خودم!!!

-پشیمونی که دوستش داری؟

سوهو با تعجب پرسید. فکر نمیکرد کسی که این همه مدت عاشق بوده یهو پشیمون شه.

کریس چرخید سمتش.

-نه پشیمونم که چرا انقدر اروم پیش رفتم و سعی کردم به حساش احترام بذارم.

-کاره درستی کردی...

با قاطعیت تمام گفت. واقعا باور داشت که کریس درست جلو رفته و واسه خوش اومدن اش این حرف رو نزد.

کریس دوباره خندید.

-از نظره احمق کوچولوی خوش بینی مثل تو اره کاره درستی کردم!!!

سوهو اخماش رفت تو هم. کریس حق نداشت بهش توهین کنه.

-فعلا که احمق واقعی اینجا کس دیگه ایه که حتی خبر نداره زیر گوشش داره چه اتفاقایی میافته!

سوهو با حرص زیر لب گفت و در کسری از ثانیه پشیمون شد.واقعا بدجنس بازی تو لیست قابلیتاش نبود.

••🌘Silver and Silk🌒•• Место, где живут истории. Откройте их для себя