luv me again.

Part 4 [لمستو میخوام]

جیمین کنار کلاب منتظر بود، از ماشین پیاده شد:"یونگی بریم.. تهیونگ اومد"

یونگی پیاده شد و در رو قفل کرد.
تهیونگ سمتشون رفت و اروم سلام گفت.

جیمین سرش رو خم کرد:" چیشده تایگر کوچولو؟ "
و دست به زیر فک تهیونگ زد که یونگی گفت:" بسه کم لوسش کن.. برو تو منم میام با ته"

جیمین اخم کرد:"حسود"
و ازشون دور شد.

تهیونگ دستهاش رو تو جیبش گذاشت و یونگی همونطور که به سمت کلاب راهنماییش میکرد گفت:" جونگکوک کجاست؟ "
-"از من میپرسی؟ "

یونگی ساکت موند و تهیونگ ادامه داد:" از کلاب رفتن بدم میاد، واجب بود امشب؟ "
-" اره، نیروی جدید اومده شرکت داره سرپا میشه در ضمن تولد جیمین منه"

تهیونگ سر تکون داد:" واقعا؟ یادم نبود امروزه.. "
-" پارسالم همینو گفتی"

داخل کلاب رفتن.
یونگی دستش رو از دور شونه ی تهیونگ برداشت و سمت بقیه رفت.

تهیونگ دنبالش کرد و به اعضا رسید..
سمت پنجره نشست و پای راستش رو روی پای چپش انداخت.

همه رو از نظر میگذروند.
دیدن اونهمه زوج، اونم یک جا حالش رو بد میکرد.

رزان سمتش برگشت:" مینوشید اقای کیم؟ "
تهیونگ سعی کرد لبخند بزنه:" نه ممنونم.. من بد مست میشم اغلب"

جیمین بلند گفت:" جونگکوک! اینجا! بیا این طرف"
تهیونگ با اخم سرش رو برگردوند..

-" گفته بود نمیاد امشب"
جیمین جواب داد:" میدونم، باهاش تماس گرفتم خواهش کردم بیاد"

تهیونگ تکیه داد و با دست باند پیچی شده ش روی پاش ضرب گرفت.
جونگکوک نشست و خندید:"جا داره تشکر کنم که توی اولین روز کاریم دعوت شدم.. ممنونم اقای پارک"

جین خندید:" بهش بگو جیمین، الان دیگه توی شرکت نیستیم"

و جونگکوک "حتما" رو زمزمه کرد.

تهیونگ پوزخند زد:" خوب بلدی با همه گرم بگیری جئون.. از این خصلتت خوشم میاد، البته نه همیشه"

اعضای تیم متعجب به اون دو نگاه کردن و یونگی سرش رو پایین انداخت.
جونگکوک جواب داد:" در کل اجتماعی هستم جناب کیم"

تهیونگ ابرو بالا انداخت:" خوبه.. دوست داشتم ازت یادبگیرم"
-" ارثیه متاسفانه"
جونگکوک گفت و دوباره لبخند زد.

تهیونگ نگاهی کرد:" پس دست خودت نیست.. توی وجودته، حواست باشه کار دستت نده"
صداش رو پایین تر اورد:"هرچند قبلا داده "

نامجون گفت:"رو کنید برای جیمین چی خریدید.. فقط منم که وقت نکردم چیزی بخرم؟"
تهیونگ ساکت شد و جونگکوک جواب داد:" نه هیونگ منم چیزی نخریدم، نمیدونستم امشب تولدشه"