water;آب💦

2.2K 457 45
                                    

پنج شنبه

"جونگکوکییی لطفااا"

جیمین همینجور که نق میزد منو سمت جایگاه یونگی و هوسوک میکشید.

_چرا؟؟تو همش منو خجالت زده میکنی بعدم یه چیزی ازت میخوام انجامش نمیدی.

با حرص از لای دندونام جواب دادم.

"بااااشه!هرچه قدر بتونم برات از تهیونگ عکس میگیرم. لطفاااا"

جیمین تو گوشم زمزمه کرد.

فقط با فکر تهیونگ خر شدم.

_حله.قبوله.

"ییسسسسس"
نیش جیمین تا ته باز شد.

حالاهم بغل جیمین وایسادم و دارم تماشاش میکنم که میخواد بره توی قسمت عمیق یعنی جایی که پست کراشاشه.

_چرا هنوز نگاه میکنییی؟؟
من درحالی که تو عمیق شنا میکردم پرسیدم.

"باباااا خیلی ترسناکه!چی میگی؟؟"

جیمین همونجور که داشت خودشو میکشت یه پاشو حداقل بکنه تو اب گفت.

(اینا۲ساله میان اینجا فقط میرن تو کم عمق اب بازی میکنن؟؟؟؟😐😐شایدم انقد دید میزنن فرصت یادگیری نبوده😂)

_لعنتی تو کسی بودی که میخواستی بیایم اینور.
با چشم غره جوابشو دادم.

"باشه"

بالاخره کل بدنشو زیر اب کرد.

که باعث شده اب بپاشه رو منو موهامو خیس کنه.

وقتی از زیر اب اومد بیرون غر زدنمو شروع کردم.

_لعنت بهت میدونی چقدر واسه مدل موهام خرج کرده بودم؟؟

خندیدو دستشو تو موهای خودش کشید.

"حداقل موهای من قشنگ مونده!"
با یه پوزخند جوابمو داد.

نزدیک بود که یه مشت بهش بزنم که یه صدایی باعث شد دست نگه دارم.

نزدیک بود که یه مشت بهش بزنم که یه صدایی باعث شد دست نگه دارم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


+جونگکوک؟؟؟چیکار داری میکنی؟؟
تهیونگ از پشت سرم گفت.

برگشتم و بهش یه لبخند احمقانه زدم.اینجا حتی پست اونم نیست!!!!

_فقط داشتیم بازی میکردیم.نمیخواستم بهش صدمه بزنم.مگه نه جیمین؟؟

با قیافه "جرات داری مخالفت کن"سمت جیمین برگشتم.

برای محکم کاریم پشت پاشو نشگون گرفتم.

جیمین بیچاره ام از لای دندوناش جواب داد:
"اره فقط شوخی بود.نگران نباشید."

تهیونگ به نظر باور نکرده بود ولی سرشو تکون داد و رفت.

چند قدمی که دور شد جیمین محکم زد به بازوم.

"اون واسه چی بود دیگه؟"
اروم داد کشید.

_میخواستی دهنتو وا کنی و ابرومو ببری و زیر قولت بزنی.

"نخیرم نمیخواستم زیرقولم بزنم‌."

_از چشمات میخوندم .
گفتم و بعدش از استخر بیرون رفتم.

"اررره تو راست میگی"

چشماشو برام چپ کرد و پشت سرم از اب بیرون اومد.

هردومون سمت وسایلمون رفتیم.

_با اینکه نقشه تو شکست خورد ولی هنوزم باید اون عکسارو بهم بدی.
همونجور که کوله پشتیمو رو کولم مینداختم گفتم.

"بااشه باشهههه میدونم."

اهی کشیدو با همدیگه از ورودی رد شدیم و به سمت رختکن رفتیم.
◇◇◇◇◇◇◇◇
جونگکوک کاور🤤🤤🤤🤤
مرسی برای ووت💜💜
چرا کوکی موهاشو درست میکنه میره استخر؟؟مگه خیس نمیشهه؟؟؟
نکنه اب های غربی با اب های ما فرق داره😂😂

Life guard;غریق نجاتWhere stories live. Discover now