M̶u̶t̶u̶a̶l̶ ̶l̶o̶v̶e̶

852 162 32
                                    

معنی اهنگ ربطی به داستان نداده اما خب من رو این اهنگ قفلی زدم و راستی مرسی بابت حمایت های قشنگتون 🖤💙

Jimin

با صدای تق تق بیدار شدم
ودف کی آخه میتونه باشه ؟
ولش کن هرکی باشه ببینه من جواب نمیدم میره خونشون
دوباره صدای تق تق اومد
عصبی سمت در رفتم
با اخم : چی از جونم من میخوایی
که با قیافه سونگ و همسرش و دکتر کیم روبه رو شدم ناخداگاه لال شدم
با تعجب : شما اینجا ! چجوری اومدین ؟

سونگ با زد زیر خنده : معلومه احمق با هواپیما
چه سوال چرتی پرسیدم -_-
سو نونا اومد داخل سوییت و پشت سرش سونگ هم اومد داخل اما دکتر کیم با لبخند ملیحی گفت : میدونی چند دقیقه پشت در منتظر توعه فسقلی بودیم !
با شرمندگی معذرت خواهی کردم
و دکتر کیم هم وارد سوییت شد
خواستم در رو ببندم که چشم خورد به همون مرتیکه هوووف اسمش چی بود ؟
چرا هر وقت اسمش رو میخوام اسمش یادم نیست ؟
یهو با هم چشم تو چشم شدیم قلبم انگار اون نگاه رو میشناخت
اما چشم ازش برداشتم و درو بستم
برگشتم داخل
سو نونا یهو اومد گوشم کشید با اخم گفت : مگه صد دفعه بهت نگفتم لباسات انقدر پخش و پلا نکن و جمع کن !؟

با چهره ایی جمع شده گفتم : اییی نونا گوشممم

سونگ اومد سو نونا از من جدا کرد و منو بغل کرد : یاااا سو چرا موچی مو میچلونی؟

با کلافگی خودم ازش جدا کردم و گفتم : بسته لطفا ولم کنید

دکتر کیم با خنده گفت : اوووو مثل اینکه ما اینجا یه موچی بد اخلاق داریم

سونگ با خنده گفت : مین ولش کن الان پاچمون میگیره

دکتر کیم با لبخند گفت : باشه من هنو خستم حوصله غذا خوردن هم ندارم فقط میخوام لش کنم

با تعجب گفتم : واو دکتر کیم لش کنی مطمئنی؟

سو با خنده گفت : این تازه اولشه جیمین

دکتر کیم به سمت در اتاق رفت با اخم گفتم : دکتر کیم چرا داری میری بیرون * به سمت تخت اشاره کردم * تخت که اونجاس !

سونگ با لبخند گفت: ما خودمون سوییت جدا گونه گرفتیم

اهانی گفتم و از دکتر کیم خداحافظی کردم

رفتم رو تخت نشستم که سو اومد کنارم و گفت : جیمین تو خوبی ؟ کسی اذیتت نمیکنه ؟ اون پسره کیه ؟

با لبخند گفتم : بخدا خوبم نونا اون پسره هم فک کرده کیه هرکاری کنه من بی جواب نمیزارم !

سو خنده آرومی کرد و گفت : خب اسمش چیه ؟

با اخم گفتم : یااااااا نونا چرا جوری میگی اسمش چیه انگار میخوام باهاش رل بزنم

با شنیدن صدای خنده سونگ و سو رومو اونطرف کردم

اما با شنیدن اینکه سونگ گفت * میرم به خونه سری بزنم * رفت بیرون

𝓜𝓾𝓽𝓾𝓪𝓵 𝓵𝓸𝓿𝓮Where stories live. Discover now