این داستانو دو سال پیش وقتی با یکی بچه های واتپد تازه دوست شده بودم نوشتم ، گریه دارم ، خیلی وقته گذشته ، اون دوست دیگه نیست اون موقع دایرکشنر بودم و این بوک اصلا به ورژن لری نوشته شده بود ، یادمه برای کاور لریش پول دادم تو روز تولدم😂😭
گذشت ، حالا از دومین تولدم با حضور نیکد میگذره و حالا میتونم بعد از همه دردایی که با نیکد وقتی دید کشیدم بگم..بچه من اینجا تموم شده ، دنیای تهیونگ و جونگکوکش هنوز هم ادامه داره ولی توی یه عزل دیگه:)
افتر استوریو ننوشتم ، میخواستم با واقعیت توی ذهنم اشناتون کنم ، میخواستم بگم عشق حتی توی دنیایی که قراره واقعیت ما اونجا باشه تموم نشه:)
تهیونگ و جونگکوکی این داستانم هم رفتن و یونمینم راحت شدن..حالا بچه هاشون اورنای توی ذهن منو اداره میکنن
در اخر ، یادتون باشه فرشته برهنه ، واقعا برهنه بود جونگکوک بدون هیچ چیزی و با برهنگی این راهرو طی کرد اما عشق پوشش اون شد:)
و بخندید ، شاد باشید و عاشق بمونید...فیک بعدیمون شنبه اپ میشه:) کلی فیک توی راه داریم...
ممنونم از تک به تکتون و دست بوس همتونم برای خوندن نیکد
حالا دو سال تموم شد و نیکد هم با پوشش عشقش اینجا میمونه
-ارادتمند شما ؛ وایتی
YOU ARE READING
𝐍𝐚𝐤𝐞𝐝 𝐀𝐧𝐠𝐞𝐥
Randomزمان! کلمه ای که توی دنیای پرنس گرگینه ها ، جئون جونگکوک، نقطه ضعف بود. اون پسر با زیباترین سیما و مدهوش کننده ترین صدا ، کسی که همه الفاها و حتی امگا ها دنبالش بودن ، با زمان زندگیش رو تغییر داد! چه اتفاقی میفته اگر کیم تهیونگ ، پسر زمردی ، کسی که...
