به نظر لیام، بهترین روش برای خلاصه کردن کل قضیه، چیزی بود که لویی سر ست فیلمبرداری ' بست سانگ اور ' گفته بود.
حرفش رو زیرلب و جویده جویده یکم بعد از اینکه زین با موهای بلند مشکی، سینه های فیک و یه آرایش بی نقص از اتاق گریم بیرون اومد گفت.
یکم غافلگیر کننده بود. در واقع همشون میدونستن که چه اتفاقی قراره بیفته ولی یه فرق بزرگ بین شنیدن "اوکی زین، تو قراره به یه خانم تبدیل بشی" و روبه‌رو شدن باهاش تو زندگی واقعی بود.
زیاد بد نشده بود. ولی مسئله همین بود! شاید مثل مدل های ویکتوریا سیکرت هات نشده بود. ولی این دروغ بود اگه لیام میگفت که چهارتاشون وقتی اون کاملا لباس هاشو پوشیده بود و با لبه ی دامنش درگیر بود یه نگاه اجمالی بهش ننداختن.
هری سرشو کج کرد.
” نمیدونم چه احساسی باید داشته باشم“
اون واقعا گیج شده بود.
لویی پوزخند زد و چشماش رو چرخوند.
” همتون جوری رفتار میکنید که انگار این اولین باره که زین باعث شده به گرایشتون شک کنید. اون زینه؛ کل هدفش از زندگی همینه! “
که یه جورایی درست به نظر میومد. حداقل برای لیام!
لیام استریت بود. حداقل ۹۸ درصد. اون از دختر ها خوشش میومد. از پوست نرم و سینه های گرد و انحنای ظریف بدن. از موهای پریشون و خنده های زنونه و عطر های شیرین.
به نظر خودش کراشش رو جاستین تیمبرلیک فقط یه استثناست. اون حتی مطمئن نیست که میشه اسمشو کراش گذاشت یا نه. شاید فقط اونقدر با خودش راحته که مردهای جذاب و با استعداد رو تحسین کنه!
و بعد به زین میرسیم. خب اون داستانش کاملا جداست. اون یه سلبریتی کراش یا یک علاقه ی زودگذر نسبت به کسی که به سختی یکبار دیده بودش یا یکی که از دور بپرستتش و ازش بت بسازه نبود. اون زین بود. یه جریان کاملا متفاوت و کاملا وحشتناک!
لیام معتقده این از وقتی تو ایکس فکتور بودن شروع شده. لیام از اولش با گروه فرق داشت و زین، با نایل و هری و لویی کاملا متفاوت بود. البته که اون هم میتونست مثله بقیشون ول بچرخه، خرابکاری کنه و رومخ و پر سر و صدا بشه!
ولی یه بخش دیگه ی زین بود که لیام رو به خودش جذب کرده بود. اون بخش آروم و لطیفش. زین همیشه مورد علاقه ی لیام بود.
ولی بعدش زین بزرگ شد و اینکه لیام شاهد کلِ اون پروسه بود واقعا بی انصافی بود!
اون مجبور بود شاهدِ تبدیل شدن زین از اون پسر کیوت و تپلو به یه مرد باشه. و اونجا بود که اوضاع شروع به پیچیده شدن کرد !
وقتی اندامش متناسب شد و موهای صورتش شروع به رشد کردن.
وقتی شروع به پوشیدن جین های تنگ و مد روز کرد.
وقتی که پوستش رو با جوهر نقاشی کرد و باعث شد اون لبخند کشندش جذاب تر بشه!
زین مالیک به طور وحشتناکی خوشگله و هرکسی میتونه اینو ببینه. خب این یه جورایی یه حقیقته! همه میدوننش و این واقعا نباید لیام رو تحت تاثیر قرار بده.
YOU ARE READING
Wrong Side Of Love (Ziam Bodyswap) Persian Translation
Fanfiction(کامل شده) وقتی زین و لیام جاشون عوض میشه؛ شب میخوابن و صبح تو بدن هم بیدار میشن! Credit to scottmcniceass on AO3 Translated by : Jonesy & Noola
