14

968 261 254
                                    

لیام تقریبا جریان اومدن پری رو فراموش کرده بود؛ 'تقریبا' کلمه ی مناسبیه. چون دو روز بعد، درست قبل از اجرای زنده ی 'بست سانگ اور' با برنامه ی تلوزیونی پرطرفدار "به وقت صبح" مصاحبه داشتن. و البته که بحثش پیش اومد!

‌" به گفته ی یکی از منابع موثقمون نامزدت قراره بیاد اینجا تا چند روزی با هم وقت بگذرونین. "
این صدای یکی از دو مصاحبه گر بود. جک. یا شایدم هم جیس؟
" چه حسی داری؟ هیجان زده ای؟! "

لیام حتی فرصت جواب دادن هم پیدا نمیکنه. که احتمالا چیز خوبیه. ولی بازم باعث نمیشه خون توی رگاش به جوش نیاد و چشماش رو تنگ نکنه.

" درواقع از خوشحالی تو پوست خودش نمیگنجه. مرد فقط باید بشینی و صحبت کردنش در مورد اون رو تماشا کنی. وقتی که شروع کنه دیگه تمومی نداره! و به نظرم این خیلی شیرینه. "
زین خودش رو وسط میندازه.

" عاو این خیلی دوست داشتنیه! سوالی که اینجا پیش میاد اینه که این فاصله باعث ایجاد مشکل و آسیب دیدن رابطتون نمیشه؟ "

لیام به شیرین ترین حالتی که میتونه لبخند میزنه.
" تنها آسیبی که تو این فاصله و وقتایی که از هم دوریم شامل میشه رگ به رگ شدن دست راستمه. باور کنید."

لویی زودتر از همه تحملش رو از دست میده و صدای بلند خندش به هوا شلیک میشه. اونقدر بلند بلند میخنده که مجبور میشه صورتش رو تو شونه ی نایل قایم کنه.
هری لب پایینیش رو توی دهنش میکشه و تلاش میکنه جلوی خندش رو بگیره.
نایل یکم کندتر عمل میکنه و یه لحظه طول میکشه تا دوهزاریش بیفته ولی بعدش، اون حتی بلند تر از لویی قهقهه میزنه!
حتی مصاحبه گر هم مودبانه و به آرومی میخنده.
و زین- زین لبخند ملیح زورکی ای به لب داره و از چهرش نمیشه این برداشت رو کرد که قصد کشت لیام رو داشته باشه. حداقل نه در حدی که تو ذهن لیام بود!

" خیلی خب بگذریم. "
مصاحبه گر سعی میکنه اوضاع رو جمع و جور کنه و دوباره کنترل رو به دست بگیره.
" هیچ کدومتون برنامه ی مشخصی برای وقت گذرونی تو استرالیا دارین؟ دفعه ی قبلی به نظر میومد که داره بهتون خوش میگذره. این دفعه چی انتظارتون رو میکشه ؟! "

"هرزه ها و کشتی تفریحی."
زین بلافاصله جواب میده میده.
" برنامه ی من اینه."

" به نظر سرگرمی قشنگیه لیام."
لویی با این حرفش هیچ کمکی به بهتر شدن ماجرا نمیکنه.

" این یه خرده توهین آمیزه."
هری سعی میکنه با توضیح دادن منظورش رو واضح تر برسونه.
" خانم ها و کشتی تفریحی. هرز علفیه که تو باغچه ی خونتون درمیاد."

نایل از خنده قرمز شده و لیام واقعا نگران سلامتیشه. اگه یکم بیشتر بخنده احتمالا از صندلی پرت میشه پایین!
لیام هم بدون شک قراره اونجا رو با خاک یکسان کنه اگه زین برای بقیه ی طول مدت مصاحبه دهنش رو نبنده.

Wrong Side Of Love (Ziam Bodyswap) Persian TranslationWhere stories live. Discover now