پاهاشو رو تخت جمع کرد و تو بغلش گرفت.
وقتی چانیول با یه حوله دور گردنش از حموم بیرون اومد به یه لبخند کوتاه بسنده کرد و نگاهشو به تلویزیون داد.
مرد که خیلی خوب اضطراب و دلواپسی پسر رو تو چشماش میدید سعی کرد خونسرد و عادی رفتار کنه.
-چه فیلمیه؟
-ها؟
چان به تلویزیون اشاره کرد.
-مگه سریال تماشا نمیکنی؟بک آب دهنشو قورت داد و چشماشو اطرافش چرخوند.
چان با خوشرویی موهای پسر رو بهم ریخت و مقابل آینه ایستاد.
بکهیون نگاه نگرانش رو به عقربه ساعت داد که چطور زمان سپری میشد و به وقت خوابشون نزدیک میشد.
چان بازدمش رو رها کرد و دستشو رو کلید برق نگه داشت.
-برقا رو خاموش کنم؟
بک با عجله آباژور کنار تختش رو روشن کرد و در جواب چان سر تکون داد.چانیول برق ها رو خاموش کرد و بی صدا کنار تخت پشت به بک نشست و گوشیش رو از روی دراور گرفت.
فقط میخواست به پسری که از شدت استرس تو خودش جمع شده بود فرصت بیشتری بده.
بکهیون تلویزیون رو خاموش کرد و زیر پتو خزید.
نمیدونست پشتش رو به چان کنه یا سمتش برگرده، لبهاشو رو هم فشرد و بی نتیجه از افکار مشوشش رو پشت دراز کشید و انگشتاشو زیر پتو تو هم گره زد.
چانیول گوشیشو رو دراور گذاشت و با ملایمت لب زد:
-اگه سختته من رو کاناپه بخوابم؟بک چشماشو سمتش چرخوند.
-نه...همینجوری...خوبهچان با کمی مکث دراز کشید و پتو رو تا روی کمرش بالا کشید و سمت بکهیون چرخید.
پسر با عجله چشماشو بست و لبهاشو تو دهنش برد.
چان بی صدا خندید و به لرزش مژه هایی که زیر نور آباژور مشخص بودن لبخند زد.
-خوابیدی؟
-آره
لبخند مرد عریض تر شد.-پس چطوری جوابمو دادی؟
بک تو دلش به به احمق بودنش ناسزا گفت و با تردید لای پلکهاشو فاصله داد.-نخوابیدم
چان سعی کرد بی حاشیه حرفاشو بزنه، قبل از اینکه بکهیون دوباره نادیده اش بگیره.-ترسیدی؟
-فقط مضطربم
-بهت قول دادم کاری نکنم که اعتمادت ازم سلب شه
بک سرشو سمت مرد کج کرد و به چشمای درشتش خیره شد.-شاید چون اولین باره کنارتم، اینطور مضطربم!
چانیول دستشو بلند کرد و رو شکم بک انداخت.-هر کسی یه بار باهام بوده برای بار دوم خودش پیشنهاد داده
بکهیون اخم ریزی کرد و کمی خودشو عقب کشید.
YOU ARE READING
" Amaryllis "[Complete]
Romanceفیک کامل شد. •¬کاپل: چانبک | کایسو •¬ژانر: ددی کینک| رمنس | اسمات •¬خلاصه: بکهیون علاقه زیادی به مدل شدن داشت و با همسایه رو به روییش که از قضا عکاس ماهری بود بر اساس شرط و شروط هایی قرارداد میبنده، قراردادی که اونو به یه بیبی هورنی تبدیل میکنه...