┨Chapter 10├ Amaryllis

1.2K 307 78
                                    

سرشو کج کرد و از تو آینه به رد مایل به قهوه ای که رو گردنش نقش بسته بود نگاه کرد.

لبخند کمرنگی زد و با ذوق شیرینی پوست رنگ گرفته اشو با نوک انگشتش لمس کرد.

-چانیول خیلی خاصِ
لبشو با خجالت ریزی گزید و سمت تختش رفت.
نگاهی به پنجره اتاقش انداخت و با لبخند یاد شبی افتاد که خودشو پشت پرده پنهان کرده بود اما چان سایه اشو دیده بود.

-چه احمق بودم
نفس عمیقی کشید و گوشیشو گرفت.

متوجه یه تکست جدید و نخونده شد.
بلافاصله بازش کرد.

" بیا ببینمت "

به لحن دستوریش خندید و بی درنگ از رو تخت بلند شد.

به لباسهایی که تنش بود نگاه گذرایی انداخت.
یه شلوار نازک و نسبتا گشاد به همراه یه تیشرت که رنگ سفیدش بدجوری به پوستش می اومد.
دستی به موهاش کشید و قبل از بیرون رفتن از اتاق دوباره مقابل آینه ایستاد.

زبونشو دور لبش چرخوند.
-شبیه دخترا نگرانم! لعنت بهت که اینطوری منو دیوونه خودت کردی!

***

زنگ درو به صدا در آورد و با کمی انتظار در باز شد.
-سلام
لبخند چشم نوازی زد.
-بیا داخل

بک با خوشرویی از تک پله جلوی در بالا رفت و وارد خونه شد.
-خیلی منتظر موندی؟
چان طبق معمول از پشت بغلش کرد و بوسه نرمی رو گردنش کاشت.

-نه
بک از محبت های ناگهانیش لذت میبرد بخصوص تو این مدت که تمام فکر و ذکرش شده بود "پارک چانیول".

مرد بلندتر گره دستاشو دور شکمش محکمتر کرد و صورتشو تو گردنش فرو برد و نفس عمیقی کشید.

-یه عطر انتخاب کن، که هر وقت ازش نفس میکشم بفهمم بوی توعه
-همین کارو میکنم
-اونوقت هر جا باشی ازت نفس میکشم و میفهمم کنارمی

بک لبخند محوی زد.
-بوی تنمو دوست نداری؟
-تو سکس، معتاد بوی تنت میشم
پسر خجالت زده سرشو خم کرد و لبخندش رنگ گرمی گرفت.

-پس همچنان به سکس با من فکر میکنی
-البته اولش میخوام بهت یاد بدم چطور خودتو ارضا کنی، مقابل چشمای من
بکهیون لبهاشو تو دهنش برد.

به بی پرده حرف زدن چانیول عادت کرده بود اما اینکه ازش میخواست مقابل نگاه هوسناکش خودشو به کام برسونه کمی زیاده روی بود.

-چانیول
-جانم
پسر رو سمت خودش چرخوند و قبل از شنیدن حرفاش یه بوسه عمیق از لبهاش گرفت و دستاشو به باسنش رسوند.

بکهیون بر خلاف روزهای اول که سر لمس های بی جهتش نق میزد حالا به نوازش هاش عادت کرده بود.

به نظر میرسید چانیول با پافشاری تونسته بود اونو به همین زودی در عرض چند ماه متکی به خودش کنه‌.

" Amaryllis "[Complete]Where stories live. Discover now