💙Part11.2💜

282 69 10
                                    

Sehun

بعد از یه نقشه اساسی برای اون یانگ عوضی همه رو مرخص کردم وقتی از اتاق مخفی اومدم بیرون متوجه شدم ساعت 9 صبحه !
چجوری این همه تایم گذشت ؟
رفتم داخل اتاق مشترک خودم و لوهان دیدم مثل فرشته خوابه !
رفتم سمتش و کنارش دراز کشیدم بوسه ای روی موهایه شلخته اش گذاشتم که تکون خورد و به سمتم چرخید و سرشو گذاشت روی سینه ام و عمیق نفس میکشید منم متقابل بغلش کردم و اصلا نفهمیدم کی خوابم برد ؟
با صدایه زنگ ساعت بیدار شدم
لوهان من رو مثل بالش بغل کرده !
از طرز بغلش کردنش خندم گرفت خیلی آروم از بلند شدم و بالش زیر سرم گذاشتم جایه خودم که دیدم داره بالش به جایه بالش می بوسه !!!!
از اینکه از جام بلند شدم پشیمون شدم
یهو بالش از بغلش بیرون کشیدم پرت کردم اون طرف
روش خیمه زدم و صورتش رو قرق بوسه کردم که اروم چشمایه اهویی شو باز کرد که اخم کردم : دفعه آخرت باشه بجایه من کس دیگرو میبوسی !
با شوک : چییییییی ؟
با اخم : تو بجایه من بالش بوسیدی !
یدفعه زد زیر خنده طوری میخندید که منم خندم گرفت دستشو دور گردنم حلقه کرد و یه بوسه رو نوک بینیم زد
دوباره با اخم : هعی اوه لوهان دفعه آخرت باشه که بجایه من چیز دیگه رو میبوسی !
دوباره با زد زیر خنده میونه خنده هاش : تو به بالش حسودی کردی ؟
دوباره خندید که لبامو رویه لباس گذاشتم !
هیچ کدوم حرکتی نمیکردیم !
فقط لبامون همو لمس میکردن و خب این بوسه ایی بود خالی از شهوت و پر از عشق
دوباره صدایه زنگ ساعت اومد که لوهان کشید عقب و با لبخند سرشو برد داخل گردنم و فقط نفس عمیق میکشید
همینجوری بلند شدم که دستاش رو دور گردنم محکم کرد و پاهاشو دور کمرم حلقه کرد

سمت حموم رفتم که یهو صورتش رو مقابل صورتم اورد : هونی شب مهمونی داریم و من نمیخوام لنگ بزنم و کلی کرم سفید کننده به سر و صورتم بمالم باشه ؟

شیطانی خندیدم : نظرت چیه نریم هانی ؟

با اخم : لطفا هونی تازه باید برم قرار داد جدید که جیمی بسته امضا کنم !

چهرشو مظلوم کرد : لطفا

چشمامو چرخوندم : باشه پس فعلا حرکتی روم نزن چون هر لحظه امکان داره صفت شم !
و لوهان گذاشتم روی زمین و به سمت حموم رفتم بعد 20 دقیقه بیرون اومدم دیدم لوهان روی شکم خوابیده و بوت خوشگلشو به طرز عجیبی در تیر راس من قرار داره
دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم سمتش رفتم و به رو پام نشوندمش و مشغول بوسیدن اون دوتا شکلات شدم
لوهان حوله که پایین تنه ام رو پوشانده بودم باز کرد و روی زمین نشستم و کلاهک قارچی شکل عضوم رو وارد دهنش کرد و مثل بستنی میخورد نتونستم کنترل کنم دستمو گذاشتم داخل موهایش و داخل دهنش ضربه میزدم اول عوق زد ولی اهمیت بهش ندادم و فقط ضربه میزنم صدایه ضربه زدن کل اتاق پر کرده بود
بعد 5 دقیقه اومدم و متوجه شدم لوهان هم به کمک دستاش اومده
کشیدمش رو تخت و با دستمال صورتش پاک کردم و محکم بغلش کردم لوهان هم متقابل بغلم کرد
حدود 45 دقیقه بعد لوهان از بغلم بیرون اومد و به سمت حموم رفت !
5 دقیقه بعد خودم هم رفتم حموم
دیدم تو وان دراز کشیده !
من هم رفتم روبه روش دراز کشیدم
با پوزخند : بیبی نمیخوایی بیایی پیش ددی ؟
لوهان با پوزخند : ددی وقتی داشتی دهنم رو جر میدادی باید به فکر اینجاش هم بودی !

𝑰 𝒕𝒉𝒐𝒖𝒈𝒉𝒕 𝒕𝒉𝒂𝒕Where stories live. Discover now