💙 Part23 💜

237 55 5
                                    

اگه تموم دوباره پلی کنید

Chanyeol

باورم نمیشد !
جیمین همه چیو شنید
حتی نذاشت نزدیکش شم
منه احمق دل کوچولوشو شکوندم
بدون اینکه به عواقبش  فک کنم گند زدم
گند زدم به زندگیش و تصوری که از خانواده اش داشت
خودم با دست خودم بهش آسیب زدم

همون جا که وایساده بودم رو زانو هام افتادم
نارگیل کوچولوم رو داغون کردم

جین با بغض :  یعنی دیگه برنمیگرده ؟

لوهان با گریه : چیمی حق داره تقصیر ماعه

سهون با ناراحتی به سمت لوهان رفت و بغلش کرد

سوهو با اخم : معلومه که تقصیر ماست اما اون نیاز  به زمان داره یه کم که بگذره برمیگرده !

جونگین با لحن ناراحتی : اون گفت ما دیگه با مرده هیچ فرقی نداریم براش !

هوسوک با اشک : بعید میدونم برگرده !

همشون پشیمون شده بودن از تصمیمی که یه زمانی همشون با قاطعیت گرفتن 
پشیمون شدنشون مثل
پروانه ای که پشیمون  شده و میخواد کرم باشه
همونقدر غیر ممکن !

یک عمر مطمئن بودی عشقت مرده اما حالا میفهمی اون زنده اس و برادرت و دوستات بهت دروغ گفتن چی حسی داشتی ؟ چیکار میکردی ؟

همونطور که میگن فاصله بین نفرت و عشق کمه همون جور هم فاصله بین عشق و نفرت هم کمه
پس عشق برادری و دوستانه تبدیل به نفرت میشه
حالا باید ببینی که اون عشق چقدر بوده زیاده یا کم که تبدیل به نفرت میشه  !

تمام انسان های کره زمین از کسی که نفرت دارن دوری میکنن یا سعی میکنن باهاش برخورد نکن 

☆★☆★☆★
V

بعد از اینکه دوید و رفت

یعنی چیی ؟ من خوده وی ام
دیونه شدم هر چی زیر دستم می اومد خورد می‌کرد حالا مهم نبود اون یه چیز چوبی بود یا یه چیز شیشه ای

خون جلو چشمم  گرفته بوود

عشق اولم
عشق بچگیم
عشق چندین ساله ام
بهم گفت ازم متنفره !

گفت وی یکی دیگس ولی اون لعنتی منم

ازت متنفرم  مثل یه آهنگ پشت سرهم تو مغزم پلی میشد

از اون اتاق لعنتی که هر لحظه  عذاب آور تر میشد زدم بیرون

سوار ماشین نشستم و با آخرین سرعت به سمت بار گاز دادم

وارد قسمت وی ای پی شدم

یه تکیلا قوی سفارش دادم

چطور اولش راحت بغلم کرد
بغلش حس بهشت داشت
بوی وانیل از موهای پنبه ایش
بوی نارگیل از بدن لطیفش
وقتی بغلش کردم مغزم دکمه خاموشی خودش رو زد

𝑰 𝒕𝒉𝒐𝒖𝒈𝒉𝒕 𝒕𝒉𝒂𝒕Where stories live. Discover now