𝐒𝐞𝐱𝐲 𝐇𝐨𝐧𝐞𝐲||𝐉𝐞𝐧𝐥𝐢𝐬𝐚||

احمق پررو!

-فاککک
با جیغ رزی و اینکه اگه کمربندو نبسته بودم سرم الان ترکیده بود فهمیدم یکی زده به ماشینمون به چراغ ترافیک که سرخ بود نگاه کردم اخه کدوم اسکلی اینطوری رانندگی میکنه؟

رزی با اعصبانیت در ماشینو باز کردو بیرون شد منم دنبالش از ماشین پیاده شدم تا دوتایی اون اسکلی باهم جر بدیم با پیاده شدن از ماشین متوجه رزی شدم که حالا داشت دست به یخن با اون مرد میانسال کت شلواری مشکی دعوا میکرد سریع جلو رفتمو از کمر رزی گرفتمو ازون مرتیکه دورش کردم

اینبار خودم یقه اون عوضیو گرفتمو تو صورتش داد زدم

+احمق این چجور رانندگیه؟اصلا چطور به تویی اسکل جواز رانندگی دادن؟هاااان

و با اعصبانیت و ابروهای گره خورده بهش نگاه کردم ولی اون در اوج ارامش دستاشو بالا اورد و همونطور که تلاش میکرد یقشو ازاد کنه گفت

-ببخشید خانم، خسارش هر قدر بشه پرداختش میکنم

با شنیدن حرفش با شدت بیشتری یقشو تو مشتام گرفتمو همونطور که تکونش میدادم داد زدم

+تویی احمق فکر کردی همه چی با پول حل میشه هان؟ اگه ما رو چیزی میشد چی؟ اگه یکی از ماها میمردیم اونوقتم میگفتی هر قدر پول واسه خاکسپاریش نیازه پرداخت میکنم؟ اصلا شما پولدارایی عوضی خ...

حرفم با صدای یکی دیگه که احتمالا از پشت سرم میومد و مطمئنا صدای رزی نبود نصفه موند

-فکر نکنم انقدر جدی بوده باشه که یکیتون میمرد! بود؟

رومو با حرص برگردوندم و با یه دختری که حدس میزنم قدش ازم کوتاهتر بود روبرو شدم یه لباس جذب مشکی که تا روناش میرسید پوشیده بود و در کمال تعجب کیف و کفش و موهاشم مشکی و صاف یه نگاهی سراپا بهش انداختم چرا همه چیشو مشکی ست کرده بود؟ نکنه عذا دارن و عجله داشتن واسه همین زدن بهمون؟

با حرف بعدش از افکارم خارج شدم
همونطور که اروم اروم سمتم میومد زمزمه کرد

-مطمینا یکم شوک زده شدین؟

الان دیگه چند قدمی باهم فاصله داشتیم و اون جلوروم با یه لبخند ایستاده بود

-ولی ما خیلی عجله داریم میشه فقط کوتاه بیایین؟

با اینکه حتی زحمت یه عذرخواهیو به خودش نداد اعصابم دوباره خورد شدو دندونامو روهم ساییدم اومدم یه جواب دندون شکن بارش کنم ولی دوباره صدای یکی باعث شد حرف نگفتمو بخورم

+ج..ج...جنی...کیم؟

سرمو به چپ چرخوندم و به رزی که مثل برق زدها سرجاش خشکش زده بود نگاه کردم با قدمای ارومی سمتمون میومد ولی نگاهش رو دختره مشکی پوش خشک زده بود

همین که نزدیک مون شد نگاه یخ زدش جاشو به یه لبخند گنده و ضایع داد با داد بلندی که زد باعث شد دستامو رو گوشام بذارم