فقط همین یبار!

2.4K 127 14
                                    

"جنی"

در اطاقمو باز کردم، سمت میزم رفتمو پشتش رو صندلی چرخیم نشستم
پوزخندم از رو لبام جمع نمیشد به پشتی مبل تکیه دادمو همونطور که خودمو تو صندلی اینور اونور چرخ میدادم به نقطه نامعلومی زل زده بودمو بلاخره پوزخند رو لبم تا دقایقی میشد به سختی خودمو کنترول کرده بودم تا به یه خنده بلند تبدیل نشه شکستو بلند زدن زیر خنده

میون خندهام گفتم

+خدایمنننن قیافششششش!!!
بعد ازینکه بلاخره خندم بند اومد سرمو به دو طرف تکون دادمو سعی کردم خودمو با لپتاپم مصروف کنم ولی لحظه یی هم اون قیافش وقتی بهش گفتم پشنهادشو قبول دارم از جلو چشمم کنار نمیرفت

دقیقا چیزیکه حدس زده بودمو چیزیکه انتظارشو داشتم شد!
اون دیروز فقط داشت سعی میکرد خودشو جلوم قوی و مغرور جلو بده و بهم نشون بده هیچ تاثیری روش ندارم!
پس منم تو تلافی کردن بد نیستم درسته؟
میدونستم امروز حتما یا عذرخواهی میکنه یا اتفاقات و رفتار دیروزشو یه اشتباه جلو میده ولی حالا که شروعش کرده بود بد نمیشه من ادامش بدم اره؟

تک خنده یی کردم، بیچاره! قصدش فقط یکم پررو بازی بود مگه نه؟

به در اطاقم زل زدمو همونطور که با قلم تویی دستم ور میرفتم زمزمه کردم

+ولی راهی غلطیو واسه اینکار انتخاب کردی لالیسا مانوبان!

_______________________

"لیسا"

برای بار نمیدونم چندمی رو گزینه‌ تماس زدمو‌ گوشیو به گوشم چسپوندم

"شماره که شم..."
عصبی گوشیو از گوشم دور کردمو تماسو قطع کردم
باید الان مصروف میبودی؟؟؟؟

فاک به شانسم که رزی همیشه بیکار الان مصروف بود!
یه لحظه ابروهامو توهم کشیدمو باخودم فکر کردم یعنی اون جقی اسکل الان مصروف چیه؟

ولی دوباره به اسکل بودن خودم که الان داشتم به اینکه رزی چکار میکنه فکر میکنم فحش دادم...
چیزای خیلی مهمتریس که باید الان بهشون فکر کنم!

با گوشیم به کف دستم ضربه میزدمو با استرس لب پایینمو گاز میگرفتم و بعضا زبونمو رو لبام میکشیدم

هنوزم گیج بودم حتی یه کلمه از حرفای اون پررو که چه حتی از کل اتفاقات امروز سر درنیاورده بودم

اون چی گفت دقیقا؟ گفت پشنهادمو قبول کرده؟
فاک بهش مگه نمیگفت لزبین نیست؟؟
پس چشه؟مر...با فکری که به ذهنم رسید از جام بلند شدمو با خودم تحلیلش کردم

یعنی ممکنه بخاد دورم بزنه و فقط واکنش منو بیبینه؟
شاید فقط میخاد امتحانم کنه؟
اگه اینطور با...ابروهام توهم رفت اصلا برای چی باید همچین کاری کنه؟

دوباره از مبهم بودن همه چیز ناله یی کردمو خودمو رو مبل پرت کردم، سرمو به پشتی مبل تکیه دادمو با بیاد اوردن اخرین حرفش چشامو‌ محکم روهم فشار دادم

𝐒𝐞𝐱𝐲 𝐇𝐨𝐧𝐞𝐲||𝐉𝐞𝐧𝐥𝐢𝐬𝐚||Where stories live. Discover now