توکیو

627 104 30
                                    

سرش درد می‌کرد و شکی نداشت که از عصبانیت بیش از حدشه!
تکیه‌اشو از پشتی صندلیش گرفت و خودشو سمت میز کشید.
دستاشو رو میز تکیه داد و سرشو بین دستاش گرفت.
موهای لخت و مشکیش اطرافش ریخته بودند و همین باعث شد وقتی لیسا بدون در زدن وارد اتاقش شد، با دیدن حالتش متعجب صداش بزنه:

+جنی؟
جنی سرشو بلند کرد و با اخم و لحن جدی‌، رو به لیسا گفت:

-کی بهت اجازه ورود داد؟
لیسا از حرفش جا نخورد چون راست میگفت!
اصلا چرا در نزده وارد شد؟

با حرف بعدی جنی که دوباره باهمون جدیدت گفته شد پوزخندی محوی رو لباش شکل گرفت

-و از کی تاحالا شدم جنی؟

آره! اون هنوزم همون کیم عوضی بود!
به هر صورت...

نگاهشو به پایین میز داد و آروم عذرخواهی کرد.
جنی بعد از چند لحظه مکث از جاش بلند شد و میز رو دور زد.

لیسا با شنیدن صدای برخورد کفشش با کاشی‌های اتاق آروم سرشو بلند کرد که حالا صورتش تو چند سانتی صورت خودش قرار داشت.

دوباره تا جایی که کفشاش اجازه دادن بهش نزدیک شده بود و مستقیم به چشمای درشتش خیره شده بود.

لبخندی که شباهتی زیادی به یه لبخند واقعی نداشت رو لباش شکل گرفت و با سر دادن نگاهش سمت لباش زمزمه کرد:

-مگه همه چیز با عذرخواهی حل میشه؟

و دوباره با تمسخر به چشماش نگاه کرد.
لیسا سردرگم از گیر دادنش اخمی کمرنگی بین ابروهاش جا گرفت.
یعنی چی؟
فقط برای یبار در نزده بود و جنی صداش زده بود!
نیاز به این همه گیر دادن بود؟

خواست چیزی بگه که با نزدیک‌تر شدن صورت جنی و لمس شدن لباش توسط لبای توپر و قرمز اون، با چشمای باز و یکم گرد شده به چشمای بسته جنی نگاه کرد.

یعنی الان اونم باید به خاطر گاه بیگاه و حتی بدون اجازه بوسیدنش سرش غر میزد و گیر میداد؟
ولی با دستی که رو کمرش کشیده شد افکارش دود شد و به هوا رفت.

حرکت آروم لبای جنی رو لباش حس عجیبی رو بهش القا میکرد
نه مثل همیشه سبک و سطحی بود نه مثل وقتای که باهم رابطه داشتن عمیق و خشن!
یه بوسه متفاوت بود...شاید برای همین حس عجیبی داشت؟

جنی وقتی دید هنوز لبای لیسا هیچ تحرکی نشون نمیدن، فشاری به کمرش وارد کرد و نزدیک‌تر کشیدش تا بدناشون فاصله کمتری داشته باشه.

مک آرومی به لب بالاییش زد و همین که دستی لیسا برای چنگ زدن به موهاش بلند شد عقب کشید.

با نگاه سرد همیشگیش مستقیم به چشماش زل زد و با لحن جدی لب زد:

-من عصر قراره برم توکیو.

یک قدم بهش نزدیک‌تر شد، دستشو بلند کرد و انگشت اشارش رو از خط فک تا زیر چونش کشید.
با لبخندی ادامه داد:

𝐒𝐞𝐱𝐲 𝐇𝐨𝐧𝐞𝐲||𝐉𝐞𝐧𝐥𝐢𝐬𝐚||Where stories live. Discover now