[°~17~°]

20 3 0
                                    


•───⋅𖥸⋅───•


"_ چی باعث شده که کیم کوچک به صفحه گوشیش خیره بشه و نیشخند بزنه؟!"

مدیر جوون سرشو بالا اورد و درحالی که هنوز هم پوزخند محوی روی لبهاش بود گفت:" صد دفعه گفتم منو اینطوری صدا نکن...چرا همیشه بدون در زدن میای تو سهون ؟! درسته وکیلمی ولی اگه دفعه بعد قوانین هولدینگو رعایت نکنی مجبورم ادبت کنم."

سهون چشماشو توی حدقه چرخوند و زونکن توی دستشو روی میز پرت کرد و با نگاهی که ازش تمسخر می بارید روی مبل روبروی میز نشست.

"_ چشم جناب مدیر عامل ...دفعه بعد رعایت می کنم ...حالا بگو به چی یا به کی نیشخند می زدی که ترکشات منو گرفت؟!"
جونگین به ابروهای بالا رفته سهون نگاهی انداخت و دوباره به صفحه گوشیش خیره شد. درحالی که داشت دکمه های سر استینشو می بست زمزمه کرد:

"_ دارم رقیب جدیدمو رصد می کنم ... فک می کردم خاندان پارک دیگه از سلسله قدرت کناره گیری کرده با اون گندی که چانیول پسر بزرگ خاندان زده بود ...من همون موقعی که شایعه گی بودن اون پسرک با پسر وزیر بیون در اومد فاتحه اون دم و دستگاه رو خوندم ولی الان ..."

جونگین ادامه حرفشو خورد و از جاش بلند شد. به ارومی باسنشو روی میز گذاشت و یه طرفه نشست و درحالی که با انگشت وسطیش به گوشیش اشاره می کرد نیشخندی زد: "ولی الان اون پارک پیر یه پسر از ناکجا اباد اورده که میخواد کل هولدینگشو بسپره دستش...یه حرومزاده که حتی فامیلی پارک ها رو هم نداره سهون ... دو کیونگسو ...دو فامیل ناپدریشه... حتما اینم حاصل یکی از همخوابگی های اون پست فطرت با استریپر های بارهای معروف گانگنامه."

سهون درحالی که چهره مرموز دوست قدیمیش رو کند و کاو می کرد یکی از پاهاشو روی اون یکی پاش انداخت و به ارومی تابش داد.
"_ الان میخوای چیکار کنی؟! نگو که میخوای این رو هم مثل رسوایی که سر چانیول در اوردی از میدون به در کنی؟!"

جونگین خنده بلندی کرد و با چند قدم کوتاه خودشو به دیوار شیشه ای رو به روش رسوندو درحالی دستشو داخل جیبش فرو می برد گفت:

"_ بازی سهون ...بازی...تو که خوب می دونی من بازیگردان خوبی ام ...میخوام یه نمایشنامه بنویسم ...نمایشنامه ای که کارگردانش منم و بازیگرش وارث جدید خاندان پارک ...کاری می کنم اون پسر کوچولو دو دستی هولدینگ پارک رو تقدیمم کنه ... اولین پرده این سناریو امشب قراره کلید بخوره توی جشن چهلمین سالگرد هولدینگ پارک ها.
نمایشنامه جذابی میشه مگه نه سهون؟!"

•───⋅𖥸⋅───•







Gray Wolf

"داستان های کوتاه"Where stories live. Discover now