خب گایز از اینجا به بعد یه جورایی با فصل دوم داستان شروع میکنیم با تغییر ها کنار بیاید پس چون این یه شروع جدیده
سال بعد . نیویورک6
پسر جوان کت و شلوار سرمه ایش رو صاف کرد موهای قهوه ایش رو بالا داد سعی کرد در اراسته ترین وضعیت خودش باشه . وارد کریدور مدیریت شد به سمت منشی رفت که روی تلی از برگه ها چمره زده بود و به سرعت چیزی رو تایپ میکرد با نزدیک شدنش پسر دیگه سرش رو بالا اورد و عینکش رو صاف کرد و منتظر نگاه کرد
-هی میسون . مستر مالیک تو اتاقشونن ؟
-اره هستن . صبر کن من هماهنگ کنم
پسر تلفن رو برداشت و تماس کوتاهی گرفت بعد چند ثانیه توی تلفن گفت
-مستر مالیک . وکیل شرکت اومدن
و بعد سری تکون داد و تلفن رو گذاشت و رو به آرون گفت
-میتونی بری منتظرته
آرون تشکری کرد و به سمت در مشکی طلایی انتهای سالن رفت چند ضربه به در زد و وارد شد . پشت میز بزرگ خالی بود پس نگاهشو دور اتاق بزرگ چرخوند و در نهایت اندام کسی که دنبالش میگشت رو دید . رو به روی میز نقشه کشی ایستاده بود و یکم خم شده بود و با دقت چیزی رو از نظر میگذروند نیمرخش رو به آرون بود و آرون میتونست اخم پررنگش ناشی از دقتش رو ببینه و موهای مشکی ش که به یک طرف مایل شده بود و کمی روی صورتش افتاده بود . آرون به ارومی گفت
-سلام جناب خواسته بودید منو ببینید
زین از میز فاصله گرفت و صاف ایستاد پیرهن سفیدی پوشیده بود که با جلیقه ش شیری رنگش به خوبی روی تنش نشسته بود .
-خوش اومدی آرون
و جلو رفت و دست شو فشرد و با اشاره دست ازش خواست که بشینه و خودش روی مبل مقابلش نشست
-خب چیزی میل داری بگم بیارن
-نه ممنون قربان . موضوع چیه خواسته بودید با عجله بیام و من اومدم
زین تکیه داد و پاشو از روی پای دیگه ش رد کرد و با با ارامش توضیح داد
-امروز یه نامه از طرف دادگاه عالی اومده و در مورد زمین های وودساید . میدونی که کدوما رو میگم ؟
آرون به سرعت سر تکون داد و گفت
-بله همون هایی که با کمپانی هریس دارید روش کار میکنید . بله قربان . میتونم ببینم نامه رو ؟
زین خم شد و از روی میزش برگه ای رو بیرون اورد و رو به آرون گرفت
آرون نامه رو خوند کنار گذاشت و گفت
YOU ARE READING
Never Again [Ziam]
Fanfiction- when ? - I don't know - maybe later ? -No, never again ------------- - didn't you say never again? - No , not gonna lose you again - but no , never again! **** -کی ؟ - نمیدونم - شاید بعدا ؟ - نه ، هیچوقت دیگه ---------- - مگه نگفتی هیچوقت دیگه...