chapter 46

2.4K 307 131
                                    




‎-بله بله متوجه م مستر هریس من همه ی تلاشمو میکنم !

‎زین همونطور که با خودکار توی دستش خطوطی بی هدف روی کاغذ میکشید گفت

‎شخص پشت تلفن با تن صدایی بالا تر گفت

‎-زین مالیک . من این کارو دست تو سپردم چون به نظرم جراتشو داشتی ولی حالا میبینم شروع نکرده وا دادی ! هر طور شده این مشکل رو حل کن من هیچ شاکی ای نمیخوام

‎و قبل از اینکه زین حرفی بزنه گوشی رو قطع کرد

‎زین با عصبانیت تلفن رو روی میز کوبید و با داد میسون رو صدا کرد

‎پسر دستپاچه با سرعت برق از جاش پرید و داخل اتاق زین رفت

‎-بله قربان بفرمایید

‎-سریع آرون کوپر رو خبر کن بیاد

‎-چشم

‎میسون با قدم هایی تند اتاق رو ترک کرد قبل از اینکه طوفان خشم رئیسش اون رو هم درگیر کنه

‎زین دور اتاق راه میرفت و با عصبانیت مشتاشو کنار بدنش نگه داشته بود

‎طولی نکشید که آرون مقابل میز میسون ایستاده بود میسون گفت

‎-برو داخل منتظرته فقط عصبانیه خیلی

‎-اوه ! باشه مرسی

‎آرون با تقه ای به در وارد شد و زین رو توی شلوار لی جذبش بوت های مشکی و پلیور مردونه ش دید . خوش پوشیش همیشه آرون رو تحت تاثیر قرار میداد

‎زین به ارون نزدیک شد و پرسید

‎-چی شد ؟!

‎-ببینید من پیگیری کردم .شاکی شما یه دفتر معروف وکالت توی لس آنجلسه . به اسم ویلیام . متاسفانه چیزی که راجبشون وجود داره اینه که اونا سراغ پرونده های کوچیک نمیرن و معمولا هم موفق ان . رکود مجتمع جی رو که یادتونه ؟! کار این شرکت بود .

‎-عالی شد !

‎زین با حرص گفت و روی مبل خودش رو پرت کرد و ادامه داد

‎-خب راه حل چیه ؟

‎-راه حل قانونی نداره قربان من فکر نمیکنم ما بتونیم جلوی بازرسی پرونده ها رو بگیریم

‎-خوب گوشاتو باز کن کوپر . بازرسی پرونده ها یعنی زندان رفتن هممون . اونجا یه محله شهر نشین بوده که هریس تمام زمیناشو بالا کشیده و ما هم مسئول ساختشیم ! متوجه ای ؟

‎-بله من متوجه ام اما اونا پیچیده تر از این حرفان

‎-دقیق بهم بگو وکیل این پرونده کیه ؟

‎-اسمی ازش نیست قربان و شکایت از طرف دفتر شده و احتمالا اونا هنوز کسی رو برای رسیدگی انتخاب نکردن که به طور تخصصی اینجا باشه

Never Again [Ziam]Where stories live. Discover now