4.vlive

731 152 24
                                    

اولین چیزی که نظرمو جلب کرد اون منشیای قبلی بودن که بهشون سلام کردم و منشی جوونتر که اسمش کیم میسو بود با لحن دوستانه‌ای گفت:«اومو سولهی‌شی استایلتون عالیه ...برخلاف بقیهٔ برنده ها.»
با اضطراب گفتم:«ممنونم ...بقیه اومدن؟»
منشی مسن تر که اسمش کانگ اون بیول بود جواب داد:«آره ، تو اتاق انتظارن ...»
- چند نفرن؟
کیم میسو- پنج نفر ، ولی نگران نباش اگه چیزی شد میتونی رو من و اون بیسو (منشی اون) حساب کنی .
لبخندی عصبی زدم و گفتم :«نه بابا ...نگران چی باشم؟»
میخواستم برم که کیم میسو بهم گفت:«میشه یه سلفی دیگه باهم بگیریم؟ اون قبلیه زیاد خوب نبود.»
از اونجایی که آدم صبوری بودم باهاش دوباره سلفی گرفتم و به سمت اتاق انتظار راه افتادم ...
خوب ، خود اتاق مشکلی نداشت. دکور آبی و سفیدش آرامش بخش و زیبا بود ...ولی ...وجود سه تا دختر که استایلای عجیب و غریب داشتن و دوتا پسر که داشتن بلند بلند باهم حرف میزدن ،خوب یکم اعصابمو به هم میریخت ...چون از جاهای بسته و شلوغ بدم میاد ، یکی از دخترا که موهاش صورتی و کوتاه بود و نیم تنه و شلوار لی گشاد پوشیده بود ،اولین نفری بود که متوجه من شد ...
- اومو ...شمام جزو برنده هایین؟
در جوابش فقط سرمو تکون دادم و روی مبل تک نفره نشستم ...دختر دوم که موهاش بلند و قهوه‌ای بود و لباس دکلته قرمزی پوشیده بود که سینه هاشو خیلی بزرگ نشون میداد بهم گفت:« من واقعا نمیفهمم چطوری برنده هارو انتخاب کردن فیکشن من خیلی عالی بود و ببشتر از پنجاه میلیون ویو خورده بود ...»
پسری که موهاش بلند و سیاه بود و استایل تمام مشکی داشت جواب داد:« مال من هشتاد و یک میلیون ویو خورده بود.»
پسر کنارش که موهای قهوه‌ای روشن داشت گفت:«اونا به بازدیدا نگاه نمیکنن. محتوا براشون مهمه.»
دختری که تا الان ساکت بود و موهاش سیاه با مش بنفش بود گفت:«درسته_ روبه دختر دوم کرد_ متاسم اما من فیکشنتو خوندم و اصلا ازش خوشم نیومد چون خط داستانی نداشت و فقط یه مشت اتفاق کلیشه‌ای پشت هم می‌افتاد.»
دختر دوم داد زد- یااا ، حتما مال توام زیاد خوب نبوده که اول نشدی!
دختر مو سیاه عینک گردشو  جابه جا کرد و به آرومی جواب داد:«حداقل رتبم از تو بالا تره نفرششم ، من نفر دومم.»
پسر مو مشکی گفت:«حالا بی خیال ، ببینم هیچکدومتون فیکشن نفر اولو خونده؟»
دختر موصورتی جواب داد:«من خوندمش و به نظرم عالیه ...راستی نفر اول کیه؟»
دختر دکلته پوش گفت:«فک کنم هنوز نیومده ولی شنیدم یه دختر به اسم گو سولهیه .»
با استرس بهشون نگاه میکردم ، اگه میفهمیدن من نفر اولم مطمئنا ازم متنفر میشدن ، راستش از همون اولم اون دختره با لباس دکلته به سینم خیره شده بود و بخاطر کوچیک بودنشون بهم پوزخند میزد، یکمم حس سادگی میکردم بخاطر اینکه لباسای من درمقابل لباسای اونا خیلی ساده و بی زرق و برق بود.پسر موقهوه ای رو به من گفت:«راستی تو نفر چندمی؟»
هول کردم و گفتم :«من؟!...چطوره شماها اول بگید...»
پسر مو بلند - من نفر سومم.
دختر موسیاه- نفر دوم.
پسر مو قهوه ای - نفر چهارم.
دختر موصورتی- پنجم.
دختر دکلته پوش- ششم.
دختر موصورتی یدفه گفت:«بنظرتون نفر اول اصلا پیش ما میاد؟»
دکلته پوش- فک نکنم ، بنظرم از اون آدمای جوگیره مخصوصا حالا که نفر اول شده ، اون حتی برای پروفایلشم عکس خودشو نزاشته.

You Can't Live Without Me!Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora