𝐓𝐞𝐚𝐫

19.3K 2.7K 1.2K
                                    

D'S POV :

(________________جای خالی را پر کنید 2 نمره)

7 ماه بعد

دستی لای موهای بلوندش کشید و به خودش توی اینه خیره شد...

از لباس هاش راضی بود لبخندی زد و وقتی قطع شدن صدای اب رو حس کرد به سمت حمام اتاق برگشت تا به جونگ کوک صبح بخیر بگه...

پسر مو مشکی در حالی که موهای بلندشو با حوله خشک میکرد و حوله دیگه ای هم دور پایین تنه اش بسته بود بیرون اومد...

موهاش حتی از قبل هم بلند تر شده بودند و این چیزی نبود که تهیونگ بخواد بابتش اعتراضی کنه...

جونگ کوک نگاهی به پسر مو بلوند انداخت...

پسر با هیجان و چشم هایی که از خوشحالی برق میزدند بهش خیره بود...

حتی اگه لب هاش بزرگترین لبخند دنیا رو نداشتند برق چشم هاش این خبر رو میداد که خیلی خوشحاله...

_ میبینم زودتر از من دست بکار شدی!

پسر مو مشکی در حالی که به سمت تهیونگ قدم بر میداشت گفت و پسر رو توی اغوش گرفت...

+ اره نتونستم بیشتر از این صبر کنم...

تهیونگ به ارومی و در حالی که سرش رو توی گردن پسر چشم قرمز مخفی کرده بود گفت...

نفس عمیقی کشید و عطر تنش رو وارد ریه هاش کرد...

بدنش هنوز کمی نم داشت و تهیونگ نمیخواست حالا که خوب بخودش رسیده خیس بشه پس بعد از نشوندن بوسه کوتاهی روی لب های مرطوب پسر با لبخندی ازش فاصله گرفت و روی تخت که کمی دورتر بود نشست و جونگ کوک رو در حالی که اماده میشد تماشا کرد...

جونگ کوک به ارومی حوله ای که داشت باهاش موهاش رو خشک میکرد رو روی زمین انداخت و تهیونگ حالا میتونست پشت گردن و قسمت های بالایی کمرش رو ببینه...

و چیزی که دید باعث شد لبخندش اروم اروم محو بشه...

کبودی نسبتا بزرگی روی کمر پسر خود نمایی میکرد...

کبودی که تهیونگ شب قبل روی بدن پسر ندیده بود!

+ ک... کوکی

جونگ که در حالی که به سمت اتاق لباس هاش میرفت تا لباس بپوشه چیزی مثل هوم زمزمه کرد و وارد اتاق شد...

تهیونگ بسرعت از جاش بلند شد و پسر رو دنبال کرد و اونو مشغول پوشیدن باکسرش دید...

_ چیزی شده؟

جونگ کوک وقتی چشم های نگران پسر رو دید به ارومی پرسید و تهیونگ به کمرش اشاره کرد...

+ کمرت... چرا کبود شده؟

چشم های جونگ کوک با شنیدن حرف پسر کمی درشت شدند...

_ کمرم ؟

𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕Where stories live. Discover now