قبل از اینکه شروع به خوندن کنین برای اینکه زودتر بتونیم به ادامه فیک برسیم من اومدم هر دو،سه قسمت رو داخل یه چپتر گذاشتم تا زودتر به قسمت ۲۴ برسیم،ممنون از کسایی که فالو و حمایت کردن بدونین که همتون تو قلبم خیلی جا دارین❤بچه ها هر چقدر که زودتر ووت بدین هم بوک ارزشش بیشتر میشه و هم خواننده هاش بیشتر میشه و تویه رنکینگا هم بالا میاد،قهوه و خامه کلا چیزی به اتمامش نمونده و من دست خودم باشه هر روز عاپش میکنم تا در کمتر از یه هفته دوباره به قسمت ۲۴ برگردیم و بعد هم عاپ روال عادیشو پیدا میکنه تا وقتی تموم شه..چون کلی پارته نوشته هنوز دارم..
و یه فیک جدید براتون آماده کردم..در حالی که از چشمانش اشک میاید از صحنه خارج میشود*
.
.
قسمت اول: خودکار قرمز"میشه یک خودکار بهم بدید؟"
هممون این پنج کلمه رو حداقل یک بار شنیدیم یا گفتیم،حالا سر کلاس درس بوده یا سر جلسه امتحان و یا در موقعیت های دیگه..
انتظار نداشت که اولین جمله ای که بین خودش و اون غریبه رد و بدل میشه این باشه..
شاید به خاطر همین بود که از اون روز که کم کم قوانینی بوجود اومدن
![](https://img.wattpad.com/cover/248884940-288-k160529.jpg)
YOU ARE READING
Coffee & Cream [Vkook|Hunhan]
Fanfiction{کامل شده} همیشه برام سوال بود چطور میتونی انقدر سرما رو تو چشمات حبس کنی اونم وقتی یه نفر فقط به خاطر اینکه هر روز ببینتت حاضر بود ایستاده با جاروش چرت بزنه اما با گذشت زمان همه چیز معنی دیگهای پیدا کرد... ~~~~~ شاید اون کسی که گذاشت رفت من بودم،ا...