• دید زدن •

10.7K 1.7K 659
                                    

قسمت یازدهم: "دید زدن"


هیتران جادوگر استرالیایی (به جز تهیونگ)

پارک مینهو :
بیایید اون نقطه کوری که به اتاق رئیس راه داره

ایم نایون :
دفاک چرا؟

پارک جیمین :
میخوای جادوگر بکشتت؟
چرا تهیونگ رو ریموو کردی؟

جا هه‌را :
چی شده مینهو؟

چونگ جینا :
بخاطر اینکه نمیخواستیم بدگویی هایی که پشت سر شوهرش میکنیم رو بشنوه #جیمین

منشی کیم سونگی :

شت توهم دیدی؟ #مینهو
حرف نزنید فقط بیایید مگرنه تموم میشه و نمیبینید

کیم کیونگسان :
خدایا... فکر میکردم تهیونگ باتمه...

پارک جیمین :
شت.. دارن سکس میکنن؟ #کیونگسان

ژانگ هوانگ جو :
نه...آره! #جیمین
یه چیزی تو همین مایه ها

۱۷۳ پیام دیگر...



***




تقریبا سی یا چهل نفر سعی کرده بودن در حین استتار کیس هات و خیس رئیسشون و دستیارش رو دید بزنن. حدود ده نفرشون از دیوار کوتاهی که طرف دیگه ی دفتر شیشه بود ولی متاسفانه خیلی دید نداشت ، و بقیه توی نقطه کوری که مینهو پیدا کرده بود وایساده بودن و نایون بدون اتلاف وقت گوشیش رو در اورد و با تموم وجود شروع به فن گرلی کرد. وقتی تهیونگ صندلی رو چرخوند و سمت چپ صورت هاشونو روبه افراد نقطه کور و سمت راست صورتشون رو طرف کسایی که توی نقطه کور جاشون نشده بود و مجبور شده بودن به دیوار کوتاه جلوی دفتر پناه بگیرن ، گرفت.

- اگه تهیونگ رئیس بود خیلی چیز هاتی در میومد. نگاش کن چجوری روی صندلی نشسته!

جینا با لحن شیفته و ذوق زده ای روبه همکار هاش گفت و بقیه هم تایید کردن. با حلقه شدن دستای تهیونگ دور کمر جونگکوک نایون تشنج وار غش کرد ولی بخاطر فشاری که پشت سرش بود فقط بیشتر به شیشه چسبید و گوشیش دست بومی افتاد.

دیدن بوسیده شدن رئیسشون روی پاهای دستیارش یکی از صحنه های تاریخی و بسیار مهم برای کارمندان انتشارات گلدن به حساب میومد. حتی روحشون هم نمیتونست حدس بزنه یک روزی بالاخره بتونن چهره ی دیگه ای از رئیس بداخلاقشون ببینن.

The Proposal | VKOOK | Completed Tahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon