قسمت نوزدهم: "رئیس جئون خشن دوست داره"
قبل از هر چیزی یک صلوات محمدی پسند بفرستید.
بعد خودتون رو بخاطر لایو امروز ، موهای جونگکوک و استایل تهیونگ بکوبونید تو دیوار. اگه دو سه جاتون نشکنه قبول نیست باید از اول خودزنی کنید.تسبیح هاتون رو در بیارید در این پارت نیاز به راز و نیاز با خدا دارید.
گلنار هم برای کسانی که اهل دل هستند.
باشد که رستگار شوید جوانان جقی.__________
لب های کبود و بیچارهی جونگکوک دوباره مورد عنایت مکش های دردناک و دندون های تیز تهیونگ قرار گرفت ولی با این تفاوت که اینبار بوسه هارو بی جواب نمیذاشت و تقریبا با دندون هاش لب های تهیونگ رو زخم کرد. بدن تهیونگ روی تنش سایه انداخته بود و تقریبا بین بازو های دستیارش در شرف له شدن بود ولی اون از چلونده شدن توی بغل بقیه _تهیونگ_ خوشش میومد.
زانوی پای راست جونگکوک روی عضو تهیونگ مالیده شد و آه غلیظ و عمیقی که دستیارش کشید نیشخند شیطونی روی لب های پسر کوچکتر اورد. وقت رو تلف نکرد و یک راست دستش رو توی باکسر تهیونگ فرو کرد و محکم عضو متورم و تحریک شدهی دوستپسرش رو فشار داد که نتیجهاش بلند شدن دستیار از روی جونگکوک بود و نالهی بیطاقتی که توی اتاق پیچید.
از فرصت استفاده کرد و خودش تیشرتی که هنوز از پوشیدنش یک ربع هم نگذشته بود رو کنار لباس های مچاله و چروک شدهی پایین تخت که متعلق به تهیونگ بود انداخت و خیلی سریع باکسر و شلوارکش هم به جمع لباس های بیچاره و بی خانمان منتقل شد.
تهیونگ از عجلهی جونگکوک خندهای کرد و روی پسر کیوتی که برهنه منتظرش بود خیمه زد و گونهاش رو بوسید و در همین حین نوازش وار دست هاش روی پوست زیرشکم پسر به حرکت در میاورد.
- خیلی مشتاق به نظر میرسی سوییتی
بعد از اینکه بوسهی محکمتر و آبدارتری به گونهی جونگکوک زد ذوق زده زمزمه کرد اما جونگکوک گردنش رو گرفت و لب هاشون رو مماس هم قرار داد طوری که موقع حرف زدن انگار همو میبوسن.
- آره مشتاقم و زود باش کارتو بکن.
زمزمهی خشن رئیس جئون قطعا باید کمی تهیونگ رو به جلو هول میداد تا کارش رو انجام بده ولی فقط خندید و لپ های جونگکوک رو فشار داد.
- اینجوری نه سکسی میشی نه ددی.. فقط باعث میشی بخوام اکلیل بالا بیارم.
جونگکوک پوکر شد و دست هایی که داشتن لپ هاشو انگشت میکردن رو از خودش جدا کرد. تهیونگ کیوت بودن جونگکوک رو لحظهای نادیده و لب هاشو لیسید و گاز گرفت.
- آمادگیشو داری؟
صدای تهیونگ هات و بمتر از همیشه بود و جونگکوک رو یاد جملهی "رئیس میخواید پاهاتونم ماساژ بدم؟" میانداخت ، خوب متوجه شده بود دیگه قرار از اینجا به بعد با کیم فاکر تهیونگ روبهرو بشه نه دستیار مثبت و مهربونی که داشت. سرش رو مثل یک پسر خوب تکون داد و دست هاش رو دور گردن تهیونگ حلقه کرد.
![](https://img.wattpad.com/cover/249378419-288-k407844.jpg)
YOU ARE READING
The Proposal | VKOOK | Completed
Fanfiction💍꒷「 خواستگاری - 𝖳𝗁𝖾 𝗣𝗿𝗼𝗽𝗼𝘀𝗮𝗹 」 • کامل شده • ✉꒷ ژانر ≡ رمنس • فلاف • کمدی • زندگیروزمره 📌 دارای محدودیت سنی +۱۸ 🍇꒷ کاپلها ≡ اصلی - ویکوک ، فرعی - نامجین ، یونمین 🗑꒷ نویسنده ≡ 𝘦𝘭𝘪𝘤𝘢𝘴𝘴𝘰 . . 🗞꒷ خلاصه ↯ تهیونگ توی کل زندگیش عاش...