Part 11

405 55 18
                                    

میز تقریبا چیده شده بود

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

میز تقریبا چیده شده بود. جین با دستکش‌هایی که دستش کرده بود ظرف داغ غذا رو گذاشت روی میز. همون لحظه جونگ‌کوک و بعد من، متوجه دیانا شدیم که پشت در شیشه‌ای ایستاده بود. جین بلافاصله رفت سمتش و درو براش باز کرد.

جین _ به موقع رسیدی. بیا تو.

یهو جونگ‌کوک با عصبانیت از جاش بلند شد.

جونگ‌کوک _ یعنی چی بیا تو؟ کی اینو دعوتش کرده؟

دیانا پرید وسط حرفش.

دیانا _ اگه میخوای بازم بیرونم کنی زحمت نکش. خودم میرم. اما بعد از این که یه دلیل قانع کننده واسه کاری که امروز با من کردی آوردی.

جونگ‌کوک با تعجب خندید.

جونگ‌کوک _ دلیل؟! خیلی دوست دارم بدونم الان دقیقا چه حالی داری. چون این همون حالیه که من 2 ساله دارم.

صدای دیانا بالاتر رفت:

دیانا _ بس کن دیگه! خسته شدم از بس ازت طعنه شنیدم. تا کی میخوای همه رو سرزنش کنی؟

جونگ‌کوک _ اگه تو جای من بودی چی کار میکردی؟

دیانا اومد جلوتر و گفت:

دیانا _ اگه جای تو بودم اون شب لعنتی فرار نمی‌کردم. اگه جای تو بودم هرطوری بود جی رو راضی میکردم... آرومش میکردم... نمیزاشتم اینطوری تو غم بمونه... نمیذاشتم تنها بمونه...

صداش لرزید ولی ساکت نموند.

دیانا _ نگهش میداشتم... تو چشاش زل میزدم و میگفتم ببين، من دوستت دارم! بالا بری پایین بیای من دوستت دارم. و تا وقتی هم که این کلمه‌ی لعنتی رو از دهن اون هم نمی‌شنیدم ولش نمیکردم.

با صدای ضعیف‌تری ادامه داد:

دیانا _ چون این تنها چیزی بود که اون نیاز داشت. اینکه بدونه تو هم دوستش داری. ولی تو...

دیگه داشت توان حرف زدن رو کامل از دست میداد، ولی بازم مقاومت کرد و بعد یه نفس عمیق و پر از درد گفت:

دیانا _ تو با اینکه اینو میدونستی ولی هیچ کاری واسش نکردی. تنهاش گذاشتی... ولش کردی به حال خودش... حتی جین رو هم مجبور کردی باهات بیاد. و دقیقا همون لحظه که لازمتون داشت هیچ کدومتون پیشش نبودین... هیچ کدومتون!

Whore 2 | فاحشه ۲Donde viven las historias. Descúbrelo ahora