سلام ریدرای قشنگم💚
خوبید؟ خوشید؟ سلامتید؟
از فیک که راضی اید دیگه ایشالا؟ خودم که زیاد روندش مورد پسندم نیست، اگه شمام مثل منید بگید که یه تغییر هیجان انگیز توش ایجاد کنم که الکی زحماتم و نوشتن های شبانه روزم هدر نره؛ اگر هم دوستش دارید، بهش عشق بورزید.
خب راستش فکر کنم با توجه به آپ کردن های پشتِ همِ من، یه مقدار بد عادت شدین.
حقیقتش من یه فیک دیگه پابلیش کردم *فعلا فقط یه پارتش در دسترسه* و برای اون برعکس رین من خیلی استرس داشتم و دارم حتی.
اینکه نکنه ازش استقبال نشه، یا نتونه اونطور که باید با خواننده ارتباط برقرار کنه.
خب اینا مثل خوره میوفتن تو مغزم و برای کنار اومدن باهاش باید یه تایمی بزارم و رو خودمو فیکا کار کنم.
نمیدونم اصلا قلمم تعریفی داره یا نه؟
یا اصلا داستان و جریانش مطابق میلتون هست یا چی؟
و خب اینکه بشینم کل روز بزنم تو سر خودم که وای نکنه الان ریدرا از این پارت خوششون نیاد، خیلی نِرو های عصبیم رو تحریک میکنه و باعث میشه نتونم رو همین یه ذره پارت ها هم تمرکز داشته باشم.
پس درنتیجه یه تصمیم حیاتی گرفتم که شاید سخت باشه اما حداقل به تمرکزم روی فیک لطمه ای وارد نمیکنه.
یه مدت آپ رو متوقف میکنم تا بتونم همه پارت های رین من رو جمع و جور کنم و بیام همرو باهم بهتون ارائه بدم. نه اینکه سر نزنم و خبری ازم نشه ها، نه!
فقط میرم و تا تایمی که پارت های بعدیِ فیک رو بنویسم اپ نمیکنم در عوض میام و یهو همه پارت های پایانی رو باهم آپ میکنم.
برای اینکه فیک هم از یادتون نره، هر از گاهی میام و تو بخش کانورسشن پیج یه اسپویل میکنم که هیجانتون هم از بین نره.
اگه میخواید از فیک خبر دار بشید میتونید بیاید و منو فالو کنید البته اگه دوست دارید.
اینجوری تو کانورسشن باکس هرچی بزارم براتون نوتیف میاد و یه یادآوری ای هم براتون میشه که اصلا رین من چه فیکی بوده!
خلاصه که این تایمی که رین من رو میبرم مرخصی، بچمو فراموش نکنید خیلی براش زحمت کشیدم!!🥲
وقتی برگردم قراره با کلی سورپرایز و پارت های خفن برمیگردم پس منتظر باشید؛
دوستتون دارم، فعلا💚
YOU ARE READING
RainMan
Fanfiction"من حاضرم شیطان رو تا ابد بپرستم اگر تو اون شیطانی، کیم." جئون جونگکوک، آرتیست رده پائینی که برای از بین نرفتن محبوبیتش، حاضره دست به هرکاری بزنه. حتی اگه اون کار تمام محاسباتش برای زندگی رو به هم بریزه. چه کسی پشت اون کشش غیرقابل کنترلِ مشهور ترین...
