With You Under Moonlight / با تو زیــر نـــور ماه [ChanBaek]

Part 17

بک با دستمال دور لبش رو پاک کرد

- اوهوم رشته زیست شناسی

.. واقعا

- اره پاییز میخوام ادامش رو بخونم

.. لیسانسی دیگه اره ؟

- نههه فوق لیسانس

اینبار ابروهای لی واقعا چسبید به پیشونیش

واو.. چند سالت مگه؟

-25

.. خیلی فوق العادس توی 25 سالی فوق لیسانسی اونم تو چی زیست شناسی سخت ترین درس 

خنده ای کرد - مرسی لطف داری

دستشو پشت گردنش کشید 

طاقت دیدن این صحنه رو نداشت 

جفتش تقریبا داشت با یه الفا جلوش لاس میزد 

از همه بدتر بکهیون لبخند  ژکوند تحویلش میداد 

<یول کی میخوای بری پیش ایرین 

با صدای کریس از فکر بکهیون بیرون اومد ×فردا صبح میرم پیشش

< چجوری میخوای بری میدونی که اون رابطش با تو زیاد خوب نیس

× نگران نباش حلش میکنم

 + هیونگ میگم فردا با سهونا کار داری؟

سرشو بلند کرد و زل زد به چشمای لو × چطور مگه؟

 + راستش .. فردا میخواستیم بریم سئول 

سری به نشونه تایید تکون داد ×شما برین با پسرا کارا رو ردیف میکنیم 

لبخندی زد + مرسی هیونگ 

با پیچیدن زنگ گوشی توی خونه ، سر بکهیون دور خونه چرخید 

 + بک گوشیه توعه 

- اره فقط نمیدونم کجا گذاشتمش

صندلیش رو عقب کشید و از جاش بلند شد 

+ اخرین بار کی استفادش کردیش

 پوزخندی گوشه لبش نشست - اینم نمیدونم 

با نزدیک تر شدن به صدا روی مبل خم شد 

با دیدن گوشیش کنار مبل نیشخندی زد 

با دیدن اسم ابروهاش  بالا پرید 

  " Master Bitch  " 

 " استاد عوضی " 

- بله 

: بکهیون خودتی 

چرخی به چشماش داد - خودمم

: بکهیون مگه نگفتم رسیدی بهم زنگ بزن 

-فکر نکنم به تو مربوط باشه 

پوزخندی زد: زبون دراوردی بیبی هر چی که به تو مربوط باشه به منم مربوطه

- اشتباه نکن ما با هم هیچ ارتباطی نداریم