( یک سال قبل _ کشتار کازینو )
روی صندلی نشست ، نفس نفس میزد
بیش از صد نفر رو قتل عام کرده بودنکف کازینو جسد هایی بودن که با خون قرمز رنگ خودشون رنک شده بودن و عین ماهی توی خون خودشون شنا می کردن
ته: لی سئون رو برام بیارید
لی سئون رو براش آوردن اما همراه اون افرادش زنی رو با احترام همراهی میکردن
نگاهش رو به زن داد و چشم هاش رو از روی کنجکاوی تنگ کرد ، اون زن برادر لی نبود ؟
گونه اش کبود بود ، یه تاپ دو بنده پوشیده بود با یه شلوار دمپا ، با دستاش خودش رو بغل کرده و واضح بود معذبه
سئوجون: قربان ایشون رو در حالی پیدا کردیم که لی قصد تجاوز بهشون رو داشت
اخماش توی هم رفت ، تجاوز به همسر و خانواده ؟
تهیونگ حتی برای دشمنش هم این رو نمی خواستته: کتت سئوجون
سئوجون متوجه شد ، کتش رو در آورد و به سمت سارا رفت کنش رو با احتیاط جوری که زن رو نترسونه روی شونه هاشو لخت و ظریفش انداخت
سارا از ترس هق آرومی زد که سئوجون ازش فاصله گرفت ، سارا دو طرف کت رو بهم نزدیک کرد و نگاه ترسیده اش رو به تهیونگ دوخت
تهیونگ همون طور که اسلحه اش رو دو براه ور می کرد از لی پرسید
ته: کنجکاوم بدونم زن برادرت اینجا چکار میکنه
سئون: به تو هیچ ربطی نداره ولش کن بره
لی پوزخندی زد
سئون: هر چند که تو خوب میدونی قضیه چیه
ته: بزار حدس بزنم .... دو عاشق و یه معشوق درسته ؟
قهقهه تمسخر آمیزش لرزه به تن بقیه انداخت
ته: بزار قبل مردنت یه چیزی بهت بگم سئون
نگاهش رو به چشم های قهوه ای و خشمگین لی داد ، همون طور که تفنگش رو آماده شلیک می کرد به حرف اومد
ته: وقتی معشوق یدونه باشه و عاشق دوتا .... هر دو عاشق به یک اندازه روی معشوق سهم دارن اماااا
در نهایت یکی از عشاق میتونه معشوق رو داشته باشهبه این نزدیک شد و تفنگ رو روی پیشونی لی گذاشت
ته: اینو بدون جنگ عشاق مثل جنگ دوتا شیر می مونه .... هر کدوم ببره معشوق ماله اونه
و لی سئون رو خلاص کرد ... نگاهش رو به زن ترسون و لرزون داد
ته: با احترام خانم رو به خونه برگدونید
سئوجون: بله ارباب
پایان فلش بک
با سرفه های بی جون جونگکوک از فکر گذشته بیرون اومد و با هول از روی صندلی بلند شد
YOU ARE READING
MY EX HUSBAND [Vkook]
Short Storyنام: همسر سابق من 💫 کیم تهیونگ ، مافیای بد نام کره و آسیا و یه عاشق مهربون برای همسرش جئون جونگکوک یه دانشجو که در اواسط داشجوییش با کیم تهیونگ قراره میزاره و بعد ها باهاش ازدواج می کنه اما ؟!؟!..... کیم تهیونگ همه چیزی رو درباره خودش به همسرش نگف...