🧸Part2🧸

6K 949 48
                                    


جیمین بازوی تهیونگ و گرفت و کنارش ایستاد

"حالت خوبه؟"

"اره" تهیونگ با بی حواسی زمزمه کرد

چشماش روی کمر آلفا ثابت مونده بود
پسر موشکی که احتمالا بلوند مست رو ضربه فنی کرده بود ، چرخید و با تهیونگ روبه رو شد .
انگار یه چیزی تو هوای اطراف تغییر کرده بود.
وقتی چشماش قفل چشمای الفا شد نفسش حبس شد.

اون جذاب بود تهیونگ نمیتونست منکرش بشه.
موهای قهوه ای صاف،چشمای درشت و خط فکی تیز.

آلفا ناگهان گیج بنظر میرسید و نگاهشو به پایین تا شکم تهیونگ کشوند.
عصبی شد و فکش قفل شد.
الفا بدون گفتن کلمه ای رو برگردوند و دور شد.

"این دیگه چی بود؟"جیمین پرسید

"اون به شکمت نگاه کرد؟"

"فک کنم همین کار و کرد ولی چرا؟"

تهیونگ زیر لب گفت و به دوستش نگاهی انداخت

"نمیدونم"جیمین شونه ای بالا انداخت

" شاید فهمیده باشه که تو بارداری ؟"

"این غیر ممکنه من فقط چند روزیه که باردارم و..".

"شاید اون اهدا کننده اسپرمت باشه؟"

جیمین شوخی کرد ولی تهیونگ دهنشو باز کرد و با شوک به دوستش خیره شد

"آروم باش من فقط داشتم شوخی میکردم،اینطوری بهم نگاه نکن"

تهیونگ نگاهشو روی آلفای مست که هنوزم سرش روی کانتر بود و از دماغش خون چکه میکرد  برگردوند
و دوباره به جیمین که لیوانشو گرفت و جرعه ای از کوکتلش خورد نگاه کرد .

"اگه حق با تو باشه چی؟"

"ها؟"

"اگه اون مرد میتونه بگه من باردارم چون..چون واقعا اهدا کننده اسپرمه چی؟"

"نه"

جیمین دستی روی شونه ی تهیونگ گذاشت "من داشتم شوخی میکردم ،این واقعا غیر قابل باوره ،بهش فکر نکن . ولی اون لطف کرد که بدون چشم داشت بهت کمک کرد"

تهیونگ هومی کرد و دوباره روی صندلیش جا گرفت.

"همچین غیرقابل باورم نیست"

اونا تصمیم گرفتن بعد تموم کردن نوشیدنی هاشون از بار برن.
تهیونگ نمیخواست بمونه و صبر کنه تا الفای مست بهوش بیاد.
هیچکس به اون و خون روی کانتر اهمیت نمیداد.
انگار همه بیش از حد ترسیده بودن تا تو کار یکی دیگه دخالت کنن.
بیرون رفتن و چشمای تهیونگ روی الفای مو مشکی با عطر مُشک نشست.
به دیوار تکیه داده بود و سیگار میکشید.
تهیونگ وراندازش کرد و متوجه رگ های دستش و تعدادی تتو شد.
همچنین زخمای کوچیکی روی بند انگشتاش وجود داشت.
به محض اینکه الفا اونا رو دید سیگارشو روی زمین انداخت و با کفشش لهش کرد
چشماش وقتی به جیمین نگاه کرد خشمگین بود.
"نباید بذاری دوست باردارت داخل باری با کلی ادم مست و پاتیل بره ،خودت باید بهتر بدونی"
صدای بم الفا باعث لرزش تهیونگ شد .
اثر خطرناکی روش میذاشت و از طرفی آرامش بخش بود ،تهیونگ و گیج میکرد.

Pup's dad ~ kookvWhere stories live. Discover now