Introduction

8.2K 739 8
                                    

سلام بچه ها
سال نوتون مبارک🌱🤍
امیدوارم حالتون خوب باشه.
اینجا یه فیک کوچولو موچولو و کیوت داریم
که اولین کار ترجمه ای منه
من تا به حال کلی فیک و کتاب انگلیسی خوندم و خیلی دلم میخواست ترجمه شون کنم پس تصمیم گرفت از یه کار اسون و جمع و جور شروع کنم تا ببینم چند مرده حلاجم .
امیدوارم از ترجمه خوشتون بیاد و بامتن بتونید ارتباط برقرار کنید.
لطفا کامنتاتون و دریغ نکنید
حتی از ووت هم برام اهمیتش بیشتر و از خوندن نظراتتون لذت میبرم
و واقعا از انتقادات و پیشنهاداتون استقبال میکنم
بوس به همتون❤️💋

خب خب بریم سراغ خلاصه فیک و چنتا اسپویل جذاب از پارتهای اول 🔥😍

:
:
:
:

تهیونگ با تمام وجودش از الفا ها متنفره، اون میدونه که هیچوقت قراره نیست به یکی از اونا اجازه بده تا جفتش بشه.
از طرفی تهیونگ عاشق بچه هاست و دلش میخواد بچه خودشو داشته باشه.
اون از یه اهدا کننده اسپرم استفاده میکنه و بالاخره حامله میشه.
ولی تصادفی فهمیدن اینکه چه کسی پدر بچه اش قراره باشه جزئی از برنامه اش نبود.




"حامله؟ "
" تو جفتی نداری ،پس به این معنیه که یه هرزه ای هوم؟! اشکالی نداره ،من اهمیت نمیدم"




"تو تاحالا اسپرمتو اهدا کردی؟"
"تو تاحالا زیر دوش به فاک رفتی؟"




"انگار بابات یه مرد بد و خشنه که از تو میترسه ،گرگ کوچولوی کیوت من ."



"چنتا اسپرم دیگه اهدا کردی؟"




"بهش میگن شهوت حاملگی"
" من یکی و نیاز دارم تا همین الان بفاکم بده"




یادتو نره حتما بوک رو سیو کنید💋
فردا پارت اولش قرار میگیره، و آپش منظمه پس با خیال راحت بخونید😍

Pup's dad ~ kookvWhere stories live. Discover now