💛Part 15💛

337 69 75
                                    

روز 3

" جهنم "

-جیمین! چرا تمام دیروز تلفن لعنتیتو جواب ندادی؟ من بارها باهات تماس گرفته بودم! چه غلطی می کردی که حتی نمیتونستی تماسای منو جواب بدی یا حتی میلیون ها پیامی که برات فرستادمو ببینی؟

-ته، جانگ کوک زخم...

-اوه درسته! جانگ کوک! تو الان جانگ کوکو داری. درسته... چش شده بود که وجود منو تقریبا فراموش کردی؟

جیمین می تونست بشنوه که تلخی از صدای تهیونگ می چکید. چشماشو چرخوند و آهی از روی ناراحتی کشید.

-ته، حداقل قبل از حرف زدن گوش کن! دیروز، من یه لیوانو شکستم و دلیلش این بود که تمرکز نداشتم چون داشتم به تو فکر می کردم! و جانگ کوک داشت تیکه های شکسته رو تمیز می کرد که یکی رفت تو انگشتش و بدجوری زخمیش کرد! من فقط انگشتشو پانسمان کردم. چرا به یه مشکل بررگ تبدیلش میکنی؟

-ببند جیمین! الان جانگ کوک خیلی برات مهمه؟ که یک روز تمام لعنتی رو صرف مراقبت از انگشت بریده اش کردی؟ و لعنتی منو فراموش کردی. اصلا یادت هست که من کی هستم؟

تهیونگ جیغ زد و جیمین اخم کرد.

-ت...ته، لطفا. جانگ کوک ازم خواسته بود که تمام روزو پیشش بمونم، بنابراین من این کارو کردم. ما هیچ کاری نکردیم، فقط نوازش! اون به شدت آسیب دیده بود اونم به خاطر بی احتیاطی من و من از این بابت احساس گناه می کردم. بنابراین...

-منظورت از نوازش لعنتی چیه؟ من فکر کردم گفتی که شما اتاقاتون یکی نی...

-نیست. ما اتاق مشترک نداریم. دیروز، من تو اتاق اون بودم. یادم رفت گوشیمو با خودم ببرم. ته...

-اوه. تو اتاقش بودی؟ نوازش میکردی و بعدش؟ چیکار کردی؟ ها؟ جانگ کوک...اون فاکر بهت دست زد؟ یعنی اونقدر تو رو مشغول کرده که یادت رفته گوشی لعنتیتو ببری. وای!

جیمین طعنه ای که از صدای تهیونگ میچکید رو حس میکرد.

-کیم تهیونگ!فاکینگ فکر کن قبل از اینکه فاکینگ حرف بزنی! جانگ کوک یه جنتلمن دیوونه است، باشه؟ اون اخلاق داشتن رو بلده و میدونه چجوری به کسی احترام بذاره. اون حتی نمیخواست به موهام دست بزنه، چه برسه به من. اون یه مرد خوب با نیت خوبه.

-اوه خدای من، جیمین! این روزا جانگ کوکو حتی ستایش می کنی؟ من خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم که اوضاع بین شما دوتا با این سرعت تغییر کرده. پس جانگ کوک از من بهتره؟ من اخلاق ندارم، من یه عوضی ام. باشه پس! تو می تونی هر چی بخوای در مورد من بگی . من می تونم هر توهینی که بهم می شه رو تحمل کنم اما یه چیزی که تحمل نمی کنم اینه که یکی دیگه عشق و محبت تو رو داشته باشه! تو فاکینگ مال منی پارک جیمین . فقط مال من!

جیمین آهی کشید و چشماشو چرخوند و گوشیو قطع کرد.

کارش تموم بود!

30 Days HusbandWhere stories live. Discover now