اما از یادت نرفتم!

گمشده

رد قطرات خون چکیده شده روی زمین رو با چشمای های ترسیده و نگرانش دنبال میکرد اگه تو همون لحظه از ته دل فریاد نمیزد به احتمال قوی از‌ شدت ناراحتی و وحشت بیهوش میشد .....

_____مونیییییییییی ..... نهههههههه........‌ خووووووون.......

صدای فریاد اشنای کسی که عاشقش بود تو راهرو های  کمپانی اکو شد و نامجون نفهمید که چه جوری خودشو به صاحب صدا رسونده .....

______ حرکت نکن سوکجینی !!!تو نباید راه بری پات خونریزی میکنه از هیچی نترس دارم میام پیشت....

بغض دردناکی شبیه یه گرد باد تموم نشدنی تو گلوی سوکجین شروع به پیچیدن کرد به خاطر دردی که هر ثانیه به حجمش اضافه تر میشد به اجبار دستشو روی گلوش فشار داد تا راه گریه رو برای تخلیه شدن حالت بد روحیش باز کنه بدون اینکه متوجه بشه خودشو تو اغوش گرم نامجون دید که داره مثل ابر بهار میباره .....

____ آه جیمینی..... اگه یه چیزیت بشه من............

نامجون اجازه نداد جمله اش رو کامل کنه و با تعصب ناشی از عشقی شعله ور و سوزان سوکجین رو محکم تو اغوشش کشید و بینی اش رو روی پیشونی اون گذاشت و با همه ی وجودش عطر خوشبوی موهاشو بویید و از روی محبتی که توان مهار کردنشو نداشت چندین بار پوست سرشو بوسید .....

_____ برات پیداش میکنم

____مونی اون زخمی شده احتمالا یه جاش بریده من دیگه نمیتونم طاقت بیارم ........

____مین یونگی بردتش بیمارستان نباید نگران باشی ولی اگه لازم باشه امشب کل بیمارستانای این شهر رو زیر و رو میکنیم تا دستای جیمینی رو بزاریم تو دستات.......‌‌‌

____تو باهاشون تماس گرفتی؟

____اره ولی هیچ کدوم تلفونانشونو جواب نمیدن

_____ یا مسیح حالا من باید چیکار کنم؟
بهم امید بده خواهش میکنم بگو که حالش خوبه زود باااش بگو که دارم خواب میبینم و تو از کابوس بیدارم میکنی....

____نمیزارم اتفاقی برای جفتتون بیافته حتی اگه اون احمق نزاره جیمینو ببینیم من زندگیشو براش تبدیل به جهنم میکنم ......

____بیا بریم دنبالشون بگردیم باید تا صبح پیداشون کنیم وگرنه من از دلشوره میمیرم.........

زندگی مجموعه ای از اتفاقات پیش بینی نشدس که اگه مدیریت درستی نداشته باشی بدجوری از کنترلت خارج میشه
در واقع کارش ایجاد چالش هاییه که ما رو بین چندین انتخاب مهم درگیر میکنه....
اولین انتخاب نامجون بین رضایت هوسوک و نجات جیمین در حال چرخشه اون باید بتونه این دایره رو یه جایی متوقف کنه که اسیبی به اولویتاش نرسونه .....
و انتخاب دیگرش روش زیرکانه ای که ضمن حفظ اعتبار شغلی خودش و سوکجین برای پیدا کردن گمشده ی مورد نظر طراح یه راه حل ویژه باشه ........