کیم تهیونگ پسر مدیرعامل شرکت کیم و مدل مشهور در کره با پسر خجالتی،مهربون،و مسئولیت پذیری به نام جئون جونگکوک نامزد میکنه.
*اون از زندگیمم مهم تره تهیونگ...نمیخوام کسی به برادرم آسیب بزنه...*
جئون جون گی
**نگران نباش هیونگ...بهم اعتماد کن...هیچ کس ن...
روزها به سرعت میگذشتن...جونگکوک داشت برای امتحاناتش آماده میشد.اون خیلی باهوشه و توی درس خوندن خوبه.اما تهیونگ یکم استرس داشت چون هم عکسبرداری داشت هم کارای شرکت و هم داشت برای امتحانای نهایی آماده میشد.هر موقع که استرس داشت میرفت کلاب تا یه دخترو به فاک بده تا راحت شه اما الان بعد از اینکه جونگکوک وارد زندگیش شد،اون شد همهی دنیاش.
*ته،خیلی مضطرب بنظر میرسی.بیا بریم یه جایی* یونگی گفت،*میتونی به اون بانی هم زنگ بزنی* تهیونگ خیلی فکر کرد
بعد از کلی خواهش از جین و جون بالاخره بهش اجازه دادن.*جون هیونگ میشه جونگکوک امشب پیش من بمونه؟تا نصف شب.*جون به تهیونگ نگاه کرد،*بدون اجازش هیچ کاری نمیکنم.*به تهیونگ لبخند زد.
*فقط مراقب باش،اون به اون مکان عادت نداره* تهیونگ سرشو تکون داد،دوستای جونگکوک هم همراهیشون میکردن.
**مطمئنی؟این خیلی برام تنگه** جییون رو به جونگکوک آه کشید
*تو داری با دوست پسرت میری بیرون،به علاوه اون نامزدته.*
**اما من یکم میترسم** جونگکوک لباشو آویزون کرد،جییون موهاشو مرتب کرد.*جونگکوک،اگه هردوتون خیلی مست و های شدین یادت نره از کاندوم استفاده کنی.*جونگکوک قرمز شد.**نونا**جییون بهش ریز خندید.
*کوکی،حاضری؟* یوگیوم داد زد،جونگکوک به سمت هال رفت،جون متوقفش کرد.*اصلا مشروب نخور،باشه؟پیش دوستات بمون.*جونگکوک سرشو تکون داد
*واااو جونگکوک،خیلی سکسی شدی* جونگکوک ضربهی آرومی به سینهی یوگیوم زد. *اوهه بجنبین گایز،تا الان دیگه همه رفتن کلاب.* بمبم ماشینو روند،*جونگکوک پیش ما بمون باشه؟* جونگکوک سرشو تکون داد.بمبم ماشینو جلوی کلاب پارک کرد.
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
تهیونگ با یونگی و جیمین بود.چندتا دختر سعی داشتن باهاش لاس بزنن اما این خیلی عصبانیش میکرد.*وای خدای من*جیمین گفت.تهیونگ به جایی که جیمین داشت نگاه میکرد نگاه کرد.چشماش گرد شد. نه فقط اون بلکه همهی آدمای کلاب هم به پسر جوونتر نگاه کردن.