Chapter 18 - Hot and Cold

1.5K 334 175
                                    

تقریبا دوساعتی میشد که همچنان داشتین دوستا و آشناهای جیمین رو ملاقات میکردین و بالاخره تصمیم گرفتین با غذا و نوشیدنی از خودتون پذیرایی کنین و یکمم استراحت کنین

جونگکوک بُردت سمت بوفه و یه بشقاب کیک توت فرنگی داد دستت . متوجه نگاه خیرش شدی و سرتو آوردی بالا

"چرا اینطوری نگاه میکنی ؟"

"چطوری؟"

"چرا بهم خیره شدی؟"

چشماشو برگردوند سمت میز تا به کاسه توت فرنگی که کنار چیزکیک بود رسید  "لباست بهت میاد"

اطرافو نگاه کردی "من ؟"

"آره تو . فک کردی منظورم کیه ؟"

"خب ، از وقتی رسیدم به ندرت باهام حرف میزنی . معمولا فقط بهم نگاه میکنی"

اخم کردی و اداشو درآوردی

چندثانیه خیره نگات کرد و بعد بلند زد زیر خنده "واقعا اینطوری بنظر میام ؟"

"برای من ؟ همیشه . میدونم ازم خوشت نمیاد جونگکوک . فقط نمیدونم چرا . و همینطورم نمیدونم چرا یه دفعه تصمیم گرفتی منو به عنوان همراهت انتخاب کنی ؟"

یکی از توت فرنگیا رو برداشت . لباشو گذاشت دورش و کاملا مودبانه یه گاز کوچیک ازش زد . لباش بخاطر توت فرنگی قرمز شده بود

چطوری انقدر جذابه ؟ احساس منحرف بودن بهت دست داد . چشماتو ازش گرفتی و روتو برگردوندی تا یه گاز از چیزکیکت بزنی

"دلیل اینکه من اسکورتتم .." یه گاز دیگه به توت فرنگی زد "اینه که جین نمیتونست همراهیت کنه . اول قرار بود جین باهات بیاد ولی بعد که اونجوری شد فقط من و نامجون موندیم . هرچند من دیروز شما دوتا رو دیدم تو کتابخونه--"

"افکارتو کنترل کن جونگکوک"

یه پوزخند محو زد و همزمان که دستشو برای برداشتن یه توت فرنگی دیگه دراز کرده بود بهت خیره شد و گفت "خوشحالم که میشنوم چیزی بینتون نیست . مخصوصا که---"

مکث کرد . لباشو گاز گرفت و توت فرنگی ای که برداشته بود رو درسته تو دهنش کرد

"مخصوصا که چی ؟"

سرشو تکون داد "هیچی"

"چی میخواستی بگی ؟"

"چیز کیک چطوره ؟" با صدای جیمین که از کنار گوشت بلند شد سرتو به سمتش برگردوندی و بخاطر تغییر بحث ناگهانی با مکث جوابشو دادی "عام ... خیلی خوبه"

The 7 Princes [BTS x Reader](Translation Ver )Where stories live. Discover now