کسی که همیشه نجاتت داده بود
تا وقتی جین رو پیدا کنی دور سالن پرسه زدی
"جین ، یونگی کجاست ؟"
ابروهاش پرید بالا "چی ؟"
"تا وقتی با یونگی حرف نزنم نمیتونم تصمیم بگیرم . کجاست ؟"
جین مکث کرد ، برای چندثانیه صورتتو کنکاش کرد و بعد سر تکون داد "چند دقیقه بیشتر از اینجا فاصله نداره . به تهیونگ میگم ببرت"
تهیونگ توی ماشین منتظرت مونده بود و تو داشتی از پله های آپارتمان بالا میرفتی . پیشنهاد کرد باهات بیاد اما میخواستی با یونگی تنها صحبت کنی . از وقتی که دستگیر شده بود حتی ندیده بودیش . هر قدمی که به سمت بالا بر میداشتی ضربان قلبت تند تر می شد و با خودت فکر میکردی اونقدری که تو دلت براش تنگ شده دل اونم برای تو تنگ شده ؟
اتاق 123 . همین بود
در زدی و چند ثانیه بعد صدای قدم هایی رو شنیدی . شنیدن هر قدمی که به سمت در نزدیک میشد نفس کشیدنو برات سخت می کرد
در باز شد "[ا/ت] ؟"
شنیدن صداش صبرتو لبریز کرد . درو هل دادی تا کامل باز شه و دستاتو دور گردن یونگی انداختی . با حرکت ناگهانیت تلو تلو خورد ، چند قدم عقب رفت و دستاشو با تعجب بالا آورد
"یونگی ... دلم برات تنگ شده بود"
بعد چند ثانیه بازوهاش دورت حلقه شد "اینجا چکار میکنی ؟ چطوری اومدی اینجا ؟"
خم شدی عقب تا تو چشماش خیره شی "یونگی . من همه چیو میدونم"
آهی کشید ، دستاش کشیده شد رو شونه هات و سرشو تکون داد "میدونم . جین بهم زنگ زد گفت چیشده"
ازت جدا شد و روی یه چهارپایه بلند کنار بار آشپزخونه نشست . درو بستی و رفتی طرفش
"چقدرش واقعی بود یونگی ؟"
"چقدرِ چی ؟"
"هر چی که بهم گفتی . نجات دادنم . کلا رابطمون"
"فکر نکنم هیچکدومش ساختگی باشه . من مثل قبل توی انجام کارا خوب نیستم"
مکث کردی و منتظر موندی ادامه بده
"جین میدونست که من ... میدونست که وقتی اومدم برای هوسئوک کار کنم روابط مشکوکی داشتم . یه مدت همه چی عادی بود و هیچ کسم به گذشتم فکر نکرد . تا اینکه تو اومدی پیشمون . جین ازم خواست بترسونمت . خیلی واضح بهم گفت به هیچ وجه هیچ صدمه ای بهت زده نشه و فقط میخواست از این ازدواج از پیش تعیین شده خلاص شه"
YOU ARE READING
The 7 Princes [BTS x Reader](Translation Ver )
Romanceسورپرایز ! پدر و مادرت تموم این مدت یه رازی رو ازت مخفی کرده بودن - اینکه تو پرنسس یه خانواده سلطنتی و تنها وارث تخت پادشاهی هستی . برای فاش کردن این راز و خبر مهم ، اونا تورو به پادشاهی همسایه میفرستن جایی که هفت شاهزاده خوشتیپ و مقاومت ناپذیر همه...