The 7 Princes [BTS x Reader](Translation Ver )

Hoseok's Ending

همونی که داشت می رفت

از سالن رقص به سمت اتاق هوسئوک دویدی ، پشت در که رسیدی چندبار با کف دست روش کوبیدی

"کیه ؟" از اون طرف در داد کشید

منتظر نموندی بیاد درو باز کنه خودت بازش کردی و رفتی داخل . مات و مبهوت بهت خیره شد

"پرنسس ؟ اینجا چکار میکنی ؟"

به طرفش دویدی ، بازوهاتو دور گردنش حلقه کردی و خودتو محکم بهش فشردی

"نرو . لطفا نرو"

دستاشو رو بازوهات گذاشت و سعی کرد بِکشت عقب "این کارا برا چیه ؟ چرا نباید برم ؟"

دستاتو از دور گردنش باز کردی و بهش خیره شدی "من ..."

منتظر جواب بهت خیره شد . حرفت تو گلوت گیر گرده بود 

"تو چی ؟ میدونی که ، من برای پرداخت نکردن قبضام به یه دلیل خوب احتیاج دارم" (منظورشو نفهمیدم ولی همه اموجی خنده گذاشته بودن =/ )

بهش نگاه کردی ، قبل از اینکه بفهمی داری چیکار میکنی صورتشو بین دستات گرفتی و بوسه ای روی لباش گذاشتی که با چشمایی که تا بیشترین حد ممکن گشاد شده بودن بهت نگاه کرد

"[ا/ت] ..."

"نرو" دوباره گفتی

برای یه مدت طولانی بهت خیره شد و بعد سرشو به چپ و راست تکون داد "این کارو نکن"

"چیکار نکنم ؟"

"میدونی این یعنی چی مگه نه ؟ یه عضو خانواده سلطنتی که میخواد-"

دستاتو که دوباره دور گردنش حلقه کردی نتونست جملشو تموم کنه

"میخوام" زمزمه کردی

خم شد جلو ، به لبات و بعد چشمات نگاه کرد و با دستش فشاری به بازوت وارد کرد . نفست توی سینت حبس شده بود منتظر بودی بیاد نزدیکتر

اومد جلوتر

ولی توی آخرین لحظه کشید کنار

"چرا ؟" پرسید "چی میتونه باعث شده باشه بین این همه آدم منو بخوای ؟"

یه دستتو از دور گردنش باز کردی و موهاشو از جلو چشماش کنار زدی . اون واقعا خوش تیپ بود . دلت میخواست برای همیشه همینجا تو آغوشش باشی

"تو قلبتو بهم نشون دادی . تیکه های کوچیکی از قلبت رو و من میخوام تیکه های بیشتری رو ببینم هوسئوک . تقصیر خودته که من معتادت شدم"