یک ساعتی از زمانی که لیام بهوش اومده بود میگذره.
خانواده ی خودش،خانواده ی زین و پسرا تو اتاقش بودن و کارن کنار لیام نشسته بود و موهاشو نوازش میکرد.
لیام سکوت کرده بود و به رو به روش زل زده بود.
از زین خبری نبود و لیام منتظرش بود که به دیدنش بیاد.ازشون پرسیده بود که زین کجاست و اون ها فقط با یه جمله جوابش رو میدادن: اون کمی کار داره و زود میاد.
یعنی زین از حالش خبر داشت اما خب به دیدنش نیومده بود.
آهی کشید و به لویی نگاه کرد و با سر اشاره کرد تا کنارش بیاد.اروم جوری که کسی متوجه نشه بهش چیزی گفت و همون لحظه لویی سعی میکرد تا بقیه رو بیرون کنه و حالا تنها کسی که تو اتاق بود خودش بود.
لویی_چیشده؟
لیام_زین کجاست؟ خبری ازش شده؟لویی آهی کشید و به چهره ی رنگ پریده ش نگاهی کرد.
متوجه احساس پشیمونی لیام شد و دیگه نمیتونست چیزی بهش بگه پس سری تکون داد و گفت: اومد بیمارستان. خیلی نگرانت بود اما خب میدونی...گفتش که نمیتونه باهات الان رو به رو بشه ولی میاد یکم دیگه.
لیام لبشو گزید و سرشو پایین انداخت. به زین حق میداد پس هیچ حرفی نزد و لویی درحالی که پوفی میکشید به لیام نزدیک تر شد.
لویی_منو ببین.لیام سرشو بالا اورد و به لویی خیره شد.
لویی_وقتی اومد چیزی به روش نیار لیام.لیام سری تکون داد و زیرلب کلمه ی میدونم رو زمزمه کرد.
لویی کمی اخم کرد و انگشتشو تهدیدوار تکون داد.لویی_وگرنه با من طرفی جیمز پین.
این حرفو زد و اخمشو باز کرد. سر لیام رو بوسید و گفت: من میرم. تو استراحت کن.لیام بی حرف دوباره سری تکون داد و لویی از اتاق بیرون رفت.
لیام پوفی کشید و رو تختش دراز کشید.خوابی که دیده بود دائم تو سرش درحال تکرار بود و دیدن زین تو اون حال لیام رو پشیمون تر از قبل و عذاب وجدانشو بیشتر میکرد.
این بدترین خوابی بود که دیده بود و خیلی خوشحال بود از اینکه فقط یه خواب مزخرف لعنتی بوده.
کارن دائم بهش سر میزد و مراقبش بود اما هروقت که در باز میشد لیام با دیدن مادرش یا پرستار نا امید میشد چون فکر میکرد زینه.
ساعت نزدیک نه شب بود و به اصرار مادرش یکم پیش غذاشو خورده بود.
مریضیش باعث کم اشتهاییش شده بود اما چون باید داروهاشو میخورد مجبور به غذا خوردن بود.
![](https://img.wattpad.com/cover/239465080-288-k314736.jpg)
YOU ARE READING
Hurting me
Fanfictionتو همون شیشهی شکسته بودی، ولی من هنوزم لمست میکردم با وجود اینکه میدونستم صدمه می بینم. •#1 Ziam