20: Sun & Moon

1.6K 263 534
                                    

چمدون به دست نیم نگاهی به لیام میندازه که با فاصله ی کمی ازش راه میره و مشغول حرف زدن و گوشزد کردن نکته هایی به مهمانداره

از پله ها بالا میره و بالاخره بعد از مدت ها سوار هواپیما میشه.
نفس عمیقی میکشه و به سمت جایگاهش میره و امروز نوبت اونه تا کاپیتان باشه.

لبخندی میزنه و به دکمه ها و تجهیزات با خوشحالی نگاه میکنه.
چمدونش رو تو جای مخصوصش میذاره و رو صندلی میشینه و منتظر لیام میشه.

موهای بلندش رو که کمی نامرتب شده بودن رو با دست مرتب میکنه و با کش موی صورتی رنگ موردعلاقش میبنده و ادامسش رو باد میکنه.

بالاخره لیام کنارش میشینه و زین خیره نگاهش میکنه.
زین_کارت چقدر طول کشید
لیام_مهماندار جدید بود یکم استرس داشت و گیج میزد پس طول کشید تا متوجه حرفام بشه.

زین تنها سری تکون میده و بعد از مکالمه ی کوچیکش با برج مراقبت اماده برای پرواز میشه.
میکروفون کوچیکش رو بیشتر نزدیک به دهنش میبره و به حرف میاد

زین_ سلام به همگی ، کاپیتان مالیک صحبت می کنه، و می خوام پرواز 29 رو به مقصد مسکو رو بهتون خوش آمد بگم.
زمان پرواز ما امروز 3 ساعت و 24 دقیقه ست و ما در ارتفاع متوسط ​​29000 فوت پرواز خواهیم کرد. هوای الان آفتابیه ، اما احتمال بارش در اواخر روز وجود داره. ما در حال ورود به دروازه 13 خواهیم بود و پروازهای اتصال رو در نزدیکی فرودگاه مسکو اعلام خواهیم کرد.

از طرف شرکت هواپیمایی اسکای و خدمه برای شما اقامتی لذت بخشی رو در منطقه مسکو آرزو کنم. لطفا عقب بنشینید و از پرواز لذت ببرید. ممنونم.

صدای میکروفون رو قطع میکنه و نفس عمیقی میکشه و تا زمانی که به مقصد برسن مکالمه ی خاصی به جز کارشون بین خودشو لیام شکل نمیگیره و همونطور که تعیین کرده بود هواپیما با کمی تاخیر تو فرودگاه مسکو میشینه.

از همین داخل هواپیما هم سرمای بیرون رو حس میکنه و جلوتر از لیام به سمت در خروجی هواپیما میره و کنار مهمانداری که لبخند بزرگی زده می ایسته تا از مسافرا خداحافظی کنه و خوش آمد بگه.
با لبخند یکی یکی ازشون خداحافظی میکنه و اخرش حس میکنه لباش سر شده پس به محض این که اخرین مسافر خارج میشه لباشو به هم فشار میده و هوفی میکشه که مهماندار با خنده بهش نگاه میکنه که با چشم غره ی زین ساکت میشه و همون لحظه لیام میاد و باهم بیرون میرن.

به محض این که پاشو بیرون میذاره باد سردی میوزه که باعث میشه بدنش لرز خفیفی بگیره و دندوناش از سرما به هم بخورن.
زین_فاک چقدر سرده.

Hurting meWhere stories live. Discover now