《■ part : 21 ■》

197 33 12
                                        

هوسوک بعد از پیاده کردن یونگی و جیمین به سمت خونه ی بم بم راه افتاد و بعد از اینکه خودش پیاده شد یونگجه رو بغل کرد و بابت همه چیز و حتی ماشینش ازش تشکر کرد و بعد در زد و منتظر موند تا بم بم در رو باز کنه...با باز شدن در صورت خسته ی بم بم آشکار شد و هوسوک با نگرانی جلو رفت و گفت: چیشده..؟..چرا انقدر آشفته ای..؟

بم بم: بخاطر کار زیاده...بیا تو...

هوسوک وارد خونه ی بم بم شد...خونه ی واقعا زیبایی داشت...همه چیز مرتب بود و میدرخشید...

(Yoongi)

یونگی جیمین رو روی تخت خونه ای که با هوسوک خریده بودن گذاشت و پیشونیشو بوسید و گفت: باید...باید با جونگ کوک و تهیونگ حرف بزنم...باید بهشون بگم که من قصد خیانت نداشتم...تقصیر ما نیس جیمین...
هم من و هم تو خوب میدونیم که هوسوک رو دوست داریم...من به رابطه ی تیری سام فکر کردم...من عاشق هردوتونم...و این خیلی منو گمراه کرده....میخواستم هر دوتونو داشته باشم ولی...ولی گَند زدم به همه چی...

جیمین میخواست حرف بزنه ولی بعد از باز کردن دهنش گوشه لبش تیر کشید و دستشو روی گوشه ی لبش گذاشت...

یونگی: اوه...آم...بزار از سوکجین بپرسم برای پارگی لب چه پُمادی باید زد...تا اونموقع یکم بخواب..

جیمین سر تکون داد و مثل ی گربه زیر پتوی گرم خَزید...

یونگی بعد از بستن در اتاق شماره ی سوکجین رو گرفت و دَم گوشش گذاشت...

سوکجین: آم بله؟...کارم داری؟...

بعد از اون شب...اون شبی که جونگ کوک فهمید یونگی با جیمین توی رابطه اس...همه   یجورایی باهاشون سرد شدن و این...خیلی غم انگیز بود...

یونگی صداشو صاف کرد و گفت: دو تا پسر جیمین رو گروگان گرفته بودن...و خب...آم...مجبورش کردن برای هر دوتاشون ساک بزنه...البت...

حرف یونگی با صدای داد جین قطع شد...

جین گفت: چ...چی؟.. به جیمین تجاوز شده؟..
همینو کم داشتیم...نامجوننننننن...

جین بعد از صدا زدن نامجون قطع کرد و حدودا دَه دقیقه بعد توی خونه ی یونگی و جیمین بودن...(البته بهتره بگم خونه ای که یونگی و هوسوک باهم خریده بودن)

جین به سمت اتای خواب دویید و جیمین رو که خواب بود بیدار کرد و گفت: خوبی؟..بِچ...سگ لرزه زدم تا بیام اینجا...بلند شو...بلند شو برات پُماد بزنم...

جیمین که هنوز خواب بود با صدای گرفته گفت: به...کجام میخوای پُماد بزنی؟..من و یونگی باهم خشن نداشتیم...

جین گفت: نمیخوام به اون سوراخ فاکیت پُماد بزنم اَبلَه...میخوام به گوشه ی لبت پُماد بزنم...

جیمین با به یاد اوردن اون اتفاق آهانی گفت و  گذاشت جین به گوشه های لبش پُماد بزنه...

《count me out》Where stories live. Discover now