پارادوکس رویا و واقعیت🌌🎌

2.1K 857 631
                                    

شب وقتی از چانیول‌ جدا میشد کادوش توی بغل پسربزرگتر بود و چانیول‌ در حالی که سعی داشت اون پاپی سیاه و شیطون رو آروم نگه داره براش دست تکون داد.

_تولدت مبارک یول!

بکهیون قبل از اینکه سوار ماشین بشه برای بار هزارم توی اون شب گفت و چانیول‌ لبخند مهربونی بهش زد:

_مرسی که اومدی بکهیون...من کلی مواظب پسرمون هستم!

و بعد پاپی توی بغلش رو تکون داد و باعث شد خانوم و آقای بیون با ذوق بهم نگاه کنن و بکهیون سرخوشانه بخنده:

_توبن مواظب پدرت باش...امشب قراره شیطون بشه توی خواباش!

_یاااااا.

چانیول‌ در حالی که سعی داشت خندش رو کنترل کنه غرولند کرد و بکهیون خنده مستطیلی خوشگلی تحویلش داد و سوار ماشینشون شد.

_خدافظظظظطط.

دستش رو از پنجره بیرون آورد و برای چانیولی که تا لحظه آخر که ماشینشون داخل فرعی بپیچه جلوی درموند دست تکون داد و حقیقتا دیدن دوست جذابش که با یه دست پاپیش رو زیر بغل زده بود و با دست آزادش براش دست تکون میداد زیادی برای قلب کوچیکش سافت و صورتی بود.

سر جاش تکیه داد و چشم هاش رو بست...حالا باید همه چیز رو به دست سرنوشت می‌سپارد...از امروز به بعد ممکن بود همه چیز براش عوض بشه و تبدیل به خوشبخت ترین پسر دنیا بشه یا بالعکس!

یعنی میشد درد هاش تموم بشن و بدون اینکه ترسی داشته باشه دست هاش رو دور چانیول‌ حلقه کنه و توی آغوشش که بوی امنیت میداد قایم بشه؟...به طور قطع میشد!

در کتابی که به تازگی خوندنش رو شروع کرده بود راجب نیروی کائنات نکات جالبی نوشته شده بود و یکیش این بود که هر چیزی رو تصور کنید و به خودتون تلقین کنید، کائنات دست به دست هم میدن تا شما به اون تصور ذهنیتون برسید، فقط در صورتی که باورش داشته باشید و خب...بکهیون از اونموقع حتی میترسید احتمالات منفی رو توی ذهنش راه بده و فقط تکرار میکرد« همه چیز همون‌طور میشه که باید بشه...چانیول‌ رویای منو میبینه...من جفت حقیقیشم»

🍓☁️🧁🍓☁️🧁🍓☁️🧁

_خوبی عزیزم؟

خانوم بیون با نگرانی از پسرش که گوش هاش روی موهای لختش افتاده بودن و دمش دور رون پاهاش پیچ خورده بود پرسید.

بکهیون بدون اینکه نگاهش رو از کتابی که مشغول خوندنش بود برداره با جدیت جواب داد:

_چرا باید بد باشم؟...خوبم مامان!

خانوم بیون آب دهانش رو قورت داد و به گوشی بکهیون که چند لحظه پیش شاهد تماسی از طرف چانیول‌ بود نگاه کرد:

_نباید چانیول‌ رو مقصر بدونی اون که خودش انتخاب نمیکنه رویای چه کسی رو ببینه...تو که نمیخوای دوستیتون رو به خاطر این موضوع تموم کنی؟

𝑐𝑢𝑝𝑐𝑎𝑘𝑒 𝑝𝑟𝑜𝑚𝑖𝑠𝑒🧁Where stories live. Discover now