گروه سه نفره؟!

55 10 0
                                    

writer pov

سهون از جاش بلند شد و دستاشو رو صورتش گذاشت

لوهان کنار سو نشسته بود و شونه هاشو میمالید

کیونگ اروم هق هق میکرد

قطره های اشکش از رو صورت کوچولوش میغلتیدن و تو فنجونش می افتادن

سکوت خفه کننده ای حکمفرما بود

سهون با عصبانیت به میز گوشه اتاق لگد زد و گفت

+پست فطرت...آشغال عوضی..حرومزاده ..با دستای خودم میکشمش..اخه چرا چان به پلیس زنگ نزد..حداقل باید به ما خبر میداد..لعنتی

رگای دستش متورم شده بودن

لوهان سمت سهون رفت..نمیدونست کدومشونو باید اروم کنه

دستشو گرفت و گفت

-هونی...قربونت برم..اروم باش..تو که اینجوری میکنی سو بیشتر اذیت میشه..باید به پلیس زنگ بزنیم

سو از جاش پرید

نه نه تورو خدا به پلیس زنگ نزنین..چانمو میکشه

سهون حرفشو تایید کرد

اره اون حیوون نصف پلیسای سئولو خریده

از اتاق بیرون رفت که لوهانم پشتش راه افتاد

سهون داشت از پله ها پایین میرفت..به اشپزخونه رسید و مشغول گرم کردن شیر شد

لوهان دست به سینه ایستاده بود و نگاش میکرد

سهون بیش از حد عصبانی بود

 پوفی کرد و گفت

+لوهانم تو باید پیش کیونگ بمونی تا من برم چانو پیدا کنم

لوهان تکیشو از دیوار گرفت و گفت

-بمونم؟؟فک کردی میذارم تنها بری..امکان نداره..منم باهات میام

سهون زیر گازو خاموش کرد

لوهانو به آغوش کشید و عطر تنش رو بویید

+مهربون من..نمیشه خیلی خطرناکه..ممکنه اتفاقی برات بیوفته

-همه باهم میریم

متوجه حضور کیونگ نشده بودن

کیونگ اینو گفت و سینی رو رومیز گذاشت

سهون دهنشو باز کرد تا چیزی بگه که سو مانعش شد

+هیونگ..نمیشهفقط یه نفرمون بره..من اونجا بمیرم بهتر از اینه که اینجا دق کنم..لوهانم که نمیذارهتنها بری..پس امشب با همدیگه دنبال چان میگردیم

Can I heist your embrace?!Where stories live. Discover now