part 9

1.7K 248 31
                                    

با رسیدن به نایت کلابی که بوگوم بهش آدرس داده بود از ماشین پیاده شد و از بادیگاردی که جونگکوک براش گذاشته بود خواست تا مزاحم اون دو نفر نشه و با فاصله از اونها بایسته.با رسیدن به بوگوم، پسر 23 ساله سوتی برای تیپ دوستش زد و تهیونگ رو به آغوش کشید.

_اوه خدایا تو چه جیگر شدی! شوگر ددی پیدا کردی؟

تهیونگ با این حرف بوگوم یاد جونگکوک افتاد.

اونا 13 سال اختلاف سنی داشتن پس باید بهش میگفت شوگر ددی؟ولی نه؛جونگکوک پولدار بود ولی پیر نبود!

_نه بوگوم. در عوض با یه آدم خرمایه ازدواج کردم!

بوگوم که حرف دوستش رو به شوخی گرفته بود لبخندی زد و دستش رو دور گردن پسر انداخت.

_بریم عشق و حال؟

تهیونگ " هوم " آرومی گفت و باهم وارد کلاب شدن.

_تا حالا اینجا اومدیم؟

تهیونگ با تعجب پرسید و به آدم های مختلفی که همه یک ویژگی مشترک یعنی "ثروت" توشون موج میزد نگاه کرد.

_معلومه که نه. یکی از دوستام اینجا استخدام شده و با نگهبانا هماهنگ کرده امشب من و تو بیایم اینجا البته هماهنگ هم که نمیکرد با این سر و تیپ و ماشینی که تو ازش پیاده شدی قطعا برامون فرش قرمز مینداختن بیبی!

تهیونگ ریز خندید و هردو پشت کانتر نشستن.

_دو شات بلودی مری لطفا.

بوگوم گفت و دوباره سر تا پای تهیونگ رو از نظر گذروند. لباس سفیدش با آستین های حلقه ای از برند لوییس ویتون که حجم زیادی از سینه تمیز و سفید پسر رو به نمایش گذاشته بود، با اون لگ مشکی براق که بوت های برجسته اش رو کاملا توی دید همه قرار داده بود و ادکلن مست کننده ورساچه ای که انگار خودش رو در اون بو غرق کرده بود واقعا از اون یک الهه ی زیبا و البته بیش از حد هات ساخته بود.

_بفرمایید.

بارمن شات هارو مقابل دو پسر قرار داد و تهیونگ به یک ضرب کل شات رو بالا رفت.

_یکی دیگه لطفا.

بوگوم نیشخندی زد و گفت:
_مثل کسایی شدی که شکست عشقی خوردن و قصد دارن طرف رو فراموش کنن!

تهیونگ با قرار گرفتن شات دوم روی میز بی توجه به حرف بوگوم شات دوم هم بالا رفت و درخواست سومی رو کرد.

_هی بیب میخوای مست بشی؟ آروم تر بابا!

تهیونگ اما با خنده درحالی که گونه هاش کمی گل انداخته بودن و شات سوم توی دستش بود از جاش بلند شد و گفت:

_زود باش بوگوم، مثل پیرمرد ها رفتار نکن و بیا خوش بگذرونیم!

بوگوم هنوز اونجا نشسته بود اما تهیونگ شات سومش رو بالا رفت و فورا خودش رو به وسط پیست رسوند.بوگوم عاشق زمانی بود که تهیونگ مست میشد چون میتونست بدون اینکه تهیونگ توجهی کنه، تمام نگاهش رو روی پسر متمرکز کنه و بوت جذاب پسر رو وقتی که موقع رقصیدن تکونش میداد تماشا کنه.

PRINCE // KOOKV ✔️Where stories live. Discover now