کلاسا پشت سر هم میگذشتن و از شانس بد جونگین امروز یک کلاس هم با استاد اوه نداشتن که بخواد جرقه ی اول مخ زنیشو بزنه.
جونگین حتی نمیدونست از کجا باید شروع کنه ، هیچ سابقه ای تو مخ زنی نداشت چون تاحالا هر دوست پسری که داشته خودبه خود به سمتش جذب شده بود.
هیچ نیازی به مخ زدن نبود پسرا ناخوداگاه به سمت جونگین جذب میشدن ولی این موضوع یقیناً راجب استاد اوه صدق نمیکرد.
استاد اوه یه آدم سرد و بی روح بود ، خوشحالی و ناراحتی و عصبانیشو در یک چهره ی پوکر میشد ساده کرد.به طور ساده شانس جونگین تو بُرد در برابر کریس یک به صد بود.
زنگ اخر هم خورد و همه از کالج خارج شدن ، جونگین هم سوار ماشین شد و راننده اونو به خونه رسوند.
£جونگین ، خوش اومدی پسرم.
جونگین تشکر کرد و روی مبل نشست.
پدر جونگین از پله ها پایین اومد و گفت : جونگین امروز خونه رو برات اوکی کردم ، تا فردا وسایل نو براش میبرن و میچیننش ، بعدش کلید میدم که بعد از مدرست بری اونجا.
£پسرم ما رو فراموش نکنیا...
+مگه میشه فراموش کنم مامان ، تند تند میام اینجا ، اونجا فقط واسه درس خوندنه.
تو ذهنش گفت : و البته واسه پسر بازی.+راستی ممنون بابا.
€ خواهش میکنم پسرم.
میدونم دوست داری آهنگ گوش بدی پس برات به باند هم خریدم.جونگین خندید : وااووو عالیهههه.
£بیاین سر میز ، غذا حاضره.
غذا رو خوردن و توی سالن روی مبل نشستن.
€خب پسرم ، چه خبر کالج چطوره؟
+خوبه تو مسابقات والیبال شرکت کردم ، فردا میبرنم سالن ورزشی تا ازم تست بگیرن.
£ عالیه حتما قبول میشی.
جونگین لبخند زد و روبه باباش گفت : بابا؟ چطور میشه مخ یه نفرو زد؟€سوال سختی پرسیدی پسرم ، مخ کسیرو میخوای بزنی؟
+آممم از یکی خوشم میاد ، میخوام فقط سعیمو بکنم ، شاید تونستم خودمو تو دلش جا کنم.
پدر جونگین خندید : خب پسرم بستگی به شخصیت طرف داره؟ چطور آدمیه؟
+سرد و بی احساسه ، من تا حالا لبخندشو ندیدم و فکر نمیکنم هیچکسم دیده باشه ، خیلی یخه.
€خب اینجور آدما با غریبه ها اینجورین ، نه با نزدیکاشون ، مطمین باش اونم با دویت و رفیقاش بگو و بخد میکنه.
و البته دل اینجور آدمارو سخت میشه بدست آورد.
برای آدمای سرد از اول نباید لوندی کنی و خوتو لوس کنی ، اول باید باهاش سرد باشی ، بهش رو ندی.
باید خودتو با توانایی هات نشون بدی ، مثلا نشون بدی که درست خیلی خوبه ، این توجهشو هرچند کم ولی جلب میکنه.
اول باید باهاش سرد باشی وقتی رابطتون اوکی شد یکم خودتو براش لوس میکنی.
تازه اونموقست که از لوندی و لوس کردنات خوشش میاد.
![](https://img.wattpad.com/cover/232427890-288-k326853.jpg)
YOU ARE READING
𝚂𝚎𝚌𝚛𝚎𝚝 𝚕𝚒𝚏𝚎
Fanfiction𝙽𝚊𝚖𝚎 : 𝚜𝚎𝚌𝚛𝚎𝚝 𝚕𝚒𝚏𝚎ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉ 𝙲𝚘𝚞𝚙𝚕𝚎 : 𝚔𝚊𝚒𝚛𝚒𝚜 , 𝚜𝚎𝚔𝚊𝚒(𝚖𝚊𝚒𝚗) 𝙶𝚎𝚗𝚛𝚎 : 𝚜𝚌𝚑𝚘𝚘𝚕 𝚕𝚒𝚏𝚎 , 𝚛𝚘𝚖𝚊𝚗𝚌𝚎 , 𝚜𝚖𝚞𝚝 𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝚖𝚎𝚛𝚕𝚒𝚗 *** سهون استاد کالج بزرگِ سئول ، یک استاد دانشگاه جدی در کره ، تو...