"Jealous"

897 185 105
                                    

پلکاشو آروم از هم جدا کرد.
گرمایی رو تو آغوشش حس میکرد ، به شخصی که تو آغوشش خواب هفت پادشاهو میدید نگاه کردو لبخند زد.

پوست خوش رنگش زیر نور کمی که از پنجره بیرون اومده بود میدرخشید.

به مارک های کوچیکی که از گردن تا ترقوه ی جونگین کشیده شده بودن نگاه کرد ، ازشون احساس رضایت و افتخار داشت.
یه جوری که انگار با دوتا مارک کوچک صاحب جونگین شده باشه.

بوسه ای رو پیشونیش گذاشت و تو آغوشش بیشتر فشرد.
صورت جونگین روی بازوی سهون فشرده شده بود و لبشو غنچه کرده بود.
لب جونگین خیلی بوسیدنی بود و تحریکش میکردن که از خواب بیدارش کنه.

سعی کرد بدون اینکه جونگینو بیدار کنه بازوشو از زیر سرش دربیاره و خودش روبه روی جونگین قرار بگیره‌.

یکم بعد مشغول گذاشتن بوسه های سریع و پشت سر هم رو لباش بود.

اونقدر بوسه های کوچیکو ادامه داد که پلکای جونگین باز شد و تو چشماش نگاه کرد.
_صبح بخیر.

جونگین از سهون فاصله گرفت و پشتشو بهش کرد : من هنوز خوابم تموم نشده.

سهون از پشت جونگینو تو آغوشش فشرد : تو چه خوابت تموم شده باشه ، چه نشده باشه باید بیدار شی ، الان مسئولای باغ میان در اتاقارو میزنن که برای صبحونه بریم.

جونگین هوم خفه ای کرد و سرشو بیشتر تو بالش فرو برد.

سهون موهای‌جونگینو بو کشید و خودشو بهش چسبوند : زیادی کیوتی شکلات.
این شیرینیات بعدا کار دستت میده.

جونگین با صدای خوابالو آروم گفت : چطور؟

_هر وقت یه بلایی سرت بیارم میفهمی میتونم کنارت چقدر خشن باشم!

جونگین پوزخند زد و با برگشتن سمت سهون خودشو تو آغوشش فرو کرد : خشن باش ، دوست دارم ببینم.
شاید ازین که خشن باشی لذت ببرم ، هوم؟

سهون خندید و با بلند شدن از تو تخت جونگینو بیرون کشید و سمت دستشوییه اتاق هل داد : زودباش سروصورتتو بشور و بیا.

جونگین با چهره ی خوابالو و شلخته وارد دستشویی شد و به خودش رسیدگی کرد.
وقتی کاراش تموم شد از دستشویی خارج شد و سهون جایگزینش شد.

وقتس از دستشویی خارج شد جونگین اونجا نبود فقط یه یادداشت کوچیک روی پاتختی گذاشته بود.

"اگر باهم بریم بیرون بهمون بیشتر شک میکنن من سالن غذا خوریم"

بعد از مچاله کردن کاغذ و انداختنش تو سطل آشغال ، لباس پوشید و از اتاق خارج شد.
یکمی طول کشید که جونگینو توی جمع اونهم دانشجو پیدا کنه ولی در نهایت با صدای خندش تونست لوکیشن دقیقشو کنار شیومین دنبال کنه.

𝚂𝚎𝚌𝚛𝚎𝚝 𝚕𝚒𝚏𝚎Where stories live. Discover now