Part3

15.1K 2K 366
                                    

چند روزی گذشته بود و حالا آخرین روز هیتش بود.
و اینبار هم تهیونگ نیازش رو رفع کرده بود. بعد از خشک‌کردن موهاش و پوشیدن لباس‌هاش، از اتاق خارج شد و وارد آشپزخونه شد.
بدون اینکه نگاهی به اون آلفای عوضی بندازه، لیوانش رو پر از آب کرد و یه نفس نوشید.
چند دقیقه قبل از اینکه بره حموم از آلفا خواسته بود که کمی پیشش بمونه.
امگاهای لعنتی بعد از سکس نیاز دارن که یکی پیششون باشه یا ازشون مراقبت کنه. حالا این آلفای عوضی با این‌که اولین بارش رو گرفت، بدون توجه بهش رفته بود حموم و بهش گفته بود خودش رو بعدا تمیز کنه.

"چرا یکم جنتلمن نیست؟ حتی تلاش هم نمی‌کنه!"
جونگ کوک پیش خودش گفت و با صدای تهیونگ، از افکارش به بیرون پرت شد:

-هی امگا کوچولو من گشنمه. یه آدمه مریض رو گرسنه نمی‌ذارن!

جونگ‌کوک زیره لب غر زد:

-همین آدم مریض بود که نیم ساعت پیش داشت چند راند پشت هم یه امگارو به‌فاک میداد؟

تهیونگ هم که شنید اون امگا چی داره می‌گه، از خودش دفاع کرد:

-من همه انرژیم رو برای به‌فاک‌دادنت از دست دادم امگا! حالا یه چیزی بده بخورم. درضمن، تو هم زیادی برای داشتن من توی خودت مشتاق بودی. یادت که نرفته؟

جونگ‌کوک که از حرف‌های آلفا خجالت کشیده بود، روش رو از آلفا برگردوند و دنبال نودل‌هاش گشت.

-هیچی جز نودل نداریم.

-نودل دیگه چه کوفتیه؟ حالم داره ازش بهم میخوره. حداقل پیتزا سفارش بده

-همه که مثل تو با خلاف کلی پول به جیب نمی‌زنن! باید بیشتر پولم رو پس انداز کنم.

-زیاد حرف می‌زنی امگا! سفارش بده من یکم پول همراهم هست.

جونگ‌کوک نودلی رو که بالاخره پیداش کرده بود رو کنار گذاشت.

-چه بهتر... شوگرددی‌ها باید به یه دردی بخورن دیگه!

-هی امگا... من و تو فقط توی تخت ددی و بیبی هستیم اوکی؟ ما هیچ رابطه‌ای نداریم جز رفع کردن نیازهامون!

جونگ کوک دستش رو گذاشت روی قلبش و تقریبا داد زد:

-اگه این رو نمی‌گفتی این قلب لعنتی عاشقت می‌شد آلفا! نه این‌که خیلی مهربونی...

با نگاهی که تهیونگ بهش انداخت، حرفش رو کامل نکرد.

-می‌رم پیتزا سفارش بدم.

***

در تک‌تک خونه‌ها رو به صدا در می‌آورد و ازشون سوال می‌پرسید؛ اما فعلا به هیچ نتیجه‌ای نرسید.
از نفوذی‌شون توی اداره پلیس، یه چیزهایی دست‌گیرش شده بود. این‌که تهیونگ دو این‌جاها گم کردن!
اما وقتی از همسایه‌ها می‌پرسید، کسی چیزی نمی‌دونست.

My Horny Omega [Vkook]Where stories live. Discover now