MY SWEET BROTHER [Yoonmin]

20

( تمامی روسومات زاییده ذهن نویسنده است )

دو شاهزاده دوم و سوم همراه نامزد هاشون روی صندلی های مخصوص نشسته بودند و شاهزاده چهارم به تنهایی

تمامی مقامات به ردیف و بر حسب مقام سوم روی صندلی ها جا گرفتن و میز کوچکی از خوراکی ها جلوشون قرار داشت

میز بزرگ و عظیم هم برای خاندان سلطنتی و امپراطور تدارک دیده شده بود

خواجه: ولیعهد وارد می شوند

جارچی اعلام کرد و بعد از اون ولیعهد نمایان شد ، در حالی که محکم و استوار قدم بر میداشت و از پله های زیاد حیاط اصلی قصر بالا می اومد

مقامات قیام کردند و از پشت میز ها بیرون اومدند و جلوی میز ها نشستند

در کنار ولیعهد بانوی اعظم قدم بر میداشت و ولیعهد رو تا میز مقدسی که چیده شده بود همراهی می کرد

یونهی: لطفا زانو بزنید سرورم

ولیعهد در مقابل میز زانو زد ، بانوی اعظم به سمت میز رفت ، کاغذ غسل داده شده در خون بز رو جلوش گذاشت

کاغذ در خون بز غسل داده شده بود چرا که بز نماد دانایی و خرد در بین نیاکان گذشته بود

بانوی اعظم با قلمویی نازک و درست شده از موی اسب سیاه و عاج فیل هندی شروع به نوشتن کرد

چیزی که روی نامه می نوشت متن تعهد نامه ولیعهد بود که ولیعهد باید به اون پایبند می بود

دقایقی طول کشید تا بانوی اعظم متن نامه رو تمام کنه و در تمام این مدت همه ایستاده بودند و ولیعهد صاف و مقتدر زانو زده بود

بالاخره بانوی اعظم قلمو رو کنار گذاشت ، تعهد نامه رو برداشت و با صدای بلند و رسایی شروع به خواندن کرد

متن تعهد نامه: باشد که با اقتدار ، عدالت ، دل سوزی و مهربانی بر مردم حکومت کنی
محافظ مرز و بوم های کشور باشی
از ظلم و بی عدالتی بپرهیزی
مردم را مانند فرزندان خود بدانی
کشورت رو هم چون نوزادی در گهواره دانش و داناییت پرورش دهی و همچون پدری دلسوز و مهربان محافظ این مرز و بوم ، این مردم و این سرزمین باشی

ندیمه ای از اقامتگاه مقدس جلو اومد ، دست ولیعهد رو گرفت و با خنجر کف دست ولیعهد رو برید

تعهد نامه در سینی از جنس طلا قرار گرفته شد و ندیمه جلو اومد و مقابل ولیعهد زانو زد

ولیعهد صبر کرد تا کمی خونش رو دستش پخش بشه ، مسئولیت سنگینی رو قرار بود بپذیره
اما براش آماده بود برای حکومت بر این مردم اماده بود

ولیعهد دستش رو بالا آورد و مسمم دستش رو روی کاغذ  گذاشت و خون خودش تعهد نامه رو مهر کرد