Part 18🔞

1.8K 98 2
                                    


Couple : BoyXGirl, KookJin

Part 18

(از قسمت * صحنه های اسمات شروع میشه، اگه دوست نداشتین نخونین)

تپش های قلب هیونا بیشتر شده بود...به وجود و لبهای جونگ کوک احتیاج داشت...

" کوک...کی تموم میشه این مجازات؟ "

جونگ کوک بلند خندید..بغل گرفتن این موجوده زیبا و هوس برانگیز سخت بود نه بخاطر سنگینی بدن ظریفش بلکه بخاطر آتیش هوس و شهوتی که از درونش شعله ور شده بود...

" تا وقتی با اون صدای قشنگت بگی امروز کجا بودیو چرا ناراحتی..."

هیونا نفس عمیقی کشیدو دستاشو روی شونه های جونگ کوک محکم تر فشرد :" کوک..نمیتونم بگم...

جونگ کوک دوباره بالا انداخت:" چرا؟ چرا هیونا..چون پلیسم؟

قلب هیونا ایستاد جوری حرف میزد که انگار از هویتش باخبره و فقط منتظر عکس العمل اونه...

"من...من دوستت دارم"

جونگ کوک لبخند مهربونی زد:" منم دوستت دارم..اما اگه نگی چی شده که نمیتونم آرومت کنم.. بهم بگو...

مکثی کرد:" بگو جلو بار وقتی افتادی زمین، چرا گفتن به رئيس بگیم تا جین مجازات شه...رئیس کیه؟..بگو چرا راحت میتونی تو اون بار بری؟ نگو که فقط بخاطر کار کردنت این اجازه رو داری که باور نمیکنم...بگو اونی که دیشب تو ماشین باهاش حرف زدی مامانم نبود...بگو پیش دوستت نبودی...بگو دلیل این اشکات..اون زخمهایی که روی بدنته.. اون دیر اومدنا چیه هیونا...میخوام کمکت کنم..."

دهان هیونا از تعجب باز موند...همه این اتفاقات..همه‌ی اون نقشه هایی که میکشید جونگ کوک متوجه شده بودو حرفی نمیزد؟

بغضش ترکید :" من..من نمیتونم...بگم...

جونگ کوک با نگرانی هیونا رو روی زمین گذاشت و دستشو زیر چونش برد :" گریه نکن.. میدونم سختته...میدونم درد داره...اما باید یه روزی یه جایی این درد تموم شه نه؟

هیونا دستاشو دور کمرش حلقه کردو محکم به آغوشش فرو رفت..با هق هق و التماس خواهش کرد:" من..من فقط میخوام که تو هرچه زودتر به اون آشغالا برسی و.. مجازاتشون کنی...کمکت میکنم کوکی...قول میدم...اما...اما از گذشتم چیزی نپرس..نمیتونم حرف بزنم...خواهش میکنم...

روی موهاشو به نرمی بوسید و نوازش کرد :" باشه..باشه گریه نکن...

دوباره زیر رانهاشو گرفتو بغلش کرد..لبه ی تختش نشستو هیونارو روی پاهاش گذاشت:" نگام کن...

Face Off  (Season 1) | Complete Where stories live. Discover now