Part 20

931 94 3
                                    

Couple : BoyXGirl, KookJin

Part 20

دستای جین توان کافی برای نگه داشتن بدن قدرتمندشو نداشت.. جونگ کوک در تلاش بود تا از زیر دستای محافظ جین فرار کنه... شخص مقابلش محکوم به مرگ بود...

تهیونگ بغض کرده به جونگ کوک درمونده و مریض خیره شده بود..دوباره اون بیماری به دنیای پاکش قدم گذاشته بود...

با تردید یک قدم نزدیک تر شدو صورت جونگ کوکو به آرومی لمس کرد:" کوکا..منم تهیونگ...

صداش میلرزید..اما آروم کردن جونگ کوک مهم بود..

جونگ کوک با عقب بردن صورتشو چنگ انداختن به دستای جین داد زد :" دستتو بکشش..ولم کنننن...میخوام به این مردک آشغال بفهمونم که شوخی کردن با من چه عواقبی دارهههه...

جین سرشو به کمر جونگ کوک چسبونده بودو آروم گریه میکرد..

تهیونگ لبخند مهربوني زد :" با زدن من آروم میشی؟

نزدیک تر رفت:" ولش کن جین..

نفس های جونگ کوک عصبی و نامنظم بود..فرد مقابلش درست مثل قاتل خواهرش بود...

جین بینیشو بالا کشید:" تهیونگااا.. دیوونه شدی؟

تهیونگ به سر شونه های جین ضربه ای زد اما قبل از آزاد شدن دستای جونگ کوک، بخاطر ضربه ی پاهای کشیده اش به وسط پاش روی زمین افتاد...

از درد به خودش میپیچید..جونگ کوک از ضعیف شدن حلقه ی دستای جین استفاده کرد روی تهیونگ قرار گرفت.. از ته دل و محکم به صورت و بینیش میکوبید...آروم نمیشد...به خیال خودش این قاتل روانی حق نفس کشیدن هم نداشت...

جین با گریه و زاری دستای قدرتمند جونگ کوک و نگه می‌داشت اما با پرت شدنش نتونست کمکی به حال تهیونگ بکنه...

دستشو برای حفاظت از ضربه های دردناکش بالا گرفت ولی فایده ای نداشت..درد لای پاش بقدری دردناک بود که به ضربات مشتو لگد جونگ کوک اهمیتی نمیداد...

جونگ کوک گریه میکرد و با تمام توان به زدن ادامه میداد...

"تو..تووووو...توی آشغاااالللل....چطور تونستیییی؟..کثافتتتتت...میکشمتتت"

نفس های تهیونگ بالا نمیومد..جونگ کوک نفس زنان عقب کشید و به اطراف نگاهی انداخت..جین متوجه قصد جونگ کوک شد..با حال زارو داغون از زمین بلند شدو به سمتش رفت:" جونگ..کوک...کجا میری؟

دنبال چیز تیزی بود تا شکم و قلب تهیونگو پاره کنه...همونطور که قلب نایونو تو دستای سردش گذاشتن...

Face Off  (Season 1) | Complete Where stories live. Discover now