Part 28

868 75 6
                                    


Couple : BoyXGirl, KookJin

Part 28

با جعبه ی کمک های اولیه به اتاق برگشت..

کنارش زانو زدو دوباره تی شرتشو تنش کرد:" ازت متنفرم..میدونستی؟

جونگکوک با لبخندی مهربونی زیر چونه اشو گرفت تا نگاش کنه:" نمیخواستم نگران شی..چرا اینجوری میگی..

هیونا بغضش ترکیدو دست جونگکوکو پس زد..سرشو پایین انداختو با وسایل داخل جعبه مشغول شد..نمیخواست اشکای دلتنگیو نگرانیشو به رخش بکشه..

جونگکوک متوجه گریه هیونا شد..از لبه ی تخت پایین سر خوردو هیونا رو به آغوشش کشید:" متاسفم..ببخشید باشه؟ خودخواهی کردم..

هیونا با نفس عمیقی هق هق خفه اشو روی سینه ی جونگکوک خالی کرد..

به آرومی موهاشو نوازش داد:" هر ساعتو هر لحظه..به تو فکر میکردم..به اینکه چیکار میکنی..حالت خوبه..خوب غذا میخوری..خوب میخوابی..اینقدر از دوریت دلتنگ بودم که دلم میخواست این ماموریت لعنتی زود تموم شه تا تو رو ببینم"

هیونا با صورتی خیس از اشک سرشو بلند کرد:" کجا بودی؟ چرا..چرا اینقدر زخمی شدی؟

جونگکوک به آرومی اشکای صورتشو پاک کرد :" نمیخوای اول زخم پامو ببندی؟

هیونا با شرمندگی عقب کشیدو با دیدن دوباره زخمش دلش ریش شد..

پنبه رو بتادین زدو به آرومی روی پاش کشید..

" فقط بلدی طفره بری"

جونگکوک با حس سرمای مایع قرمزو سوزنده چشماشو بستو سرشو به عقب انداخت..نتونست جواب بده...صدای ناله های دردشو با فشردن لبه ی تخت خفه میکرد..

هیونا هول کرده بود..هيچوقت در مقابل زخمو ناله های کسی دلش به رحم نميومد..

" زخمت فک کنم عفونت کرده..باید به دکتر نشون بدی"

جونگکوک نفس عمیقی کشید:" ن..نیازی..نیس..ببندش بره"

هیونا ناچارا بانداژو گاز استریل رو به زانوش بست..با هر بار پیچیدن باند به دور زانوش قلبش به درد میومد..

لبهاشو روی زانوی باند پیچیش گذاشتو به آرومی بوسید :" اگه یه بار دیگه خودتو زخمی کنی باهات حرف نمیزنم "

جونگکوک با چشمای خمارو خسته دستای مهربون هیونا رو بوسید :" عاشقتم..

لپ های هیونا با این حرف گل انداخت..پنبه جدیدی رو بتادین زدو روبه‌روی صورتش قرار گرفت :" با این حرفا خر نمیشم افسر جئون..

Face Off  (Season 1) | Complete Where stories live. Discover now