واقعیت این بود که جون سوک هیچ نقشه ی حساب شده ای نداشت.
اونم مثل تمین به این نتیجه رسیده بود که مرگ خیلی بهتر از اونجور زندگی کردنه و فرارش فقط به این خاطر بود که حداقل تلاشی برای آزادی کرده باشه.
اما این چیزی نبود که جونگین بخواد.
اون می خواست به هر قیمتی این فرار رو به آزادی ختم کنه!
پس سعی داشت نقشه ی درستی بکشه.
نقشه کشیدن به این معنا بود که باید منتظر دستوری می موندن که اونارو برای کار به خارج از کارخانه ی خیاطی بفرستن و بهشون بهونه ای بدن تا بتونن به حصاری که دور اردوگاه کشیده شده نزدیک بشن.
این فرصت در روز سال نو فرا می رسید.از معدود روزای تعطیلی که دستگاه های کارخونه مدت دو روز خاموش میشن.
جونگین متوجه شده بود که تعدادی از اونها در دومین روز ژانویه ،دومین روز تعطیلی،تحت حفاظت نگهبانابه بالای کوهی در انتهای شرقی اردوگاه برده می شن و در اونجا یک روز ،مشغول کوتاه کردن شاخه درخت ها و جمع آوری چوب خواهند بود.
جونگین قبلا هم برای کار به اون قسمت فرستاده شده بود و می دونست که اونجا نزدیک حصاری ست که در امتداد بالای کوه کشیده شده.
بنظر می رسید این یه فرصت طلایی باشه پس جونگ سعی کرد کاملا تمرکز کنه تا تمام جوانب رو بسنجه و بعد اون رو با جون سوک و کیونگ سو در میون بذاره!
اواخر دسامبر بود و هنوز یک هفته تا روز موعود وقت داشت.
از طرفی هم باید حواسشو جمع می کرد تا هیچ اتویی دستِ مینهو نده اما با تجربه ای که داشت می دونست حتی اگه خودشم مرتکب اشتباهی نشه،ممکنه مینهو با صحنه سازی و پاپوش دوختن،اونو تو دام بندازه.
جونگین کاملا مضطرب بود!اگه تو این یک هفته مینهو بلایی سره کیونگ سو میاورد اون باید چیکار می کرد؟
با خودش فکر کرد فقط یک هفته باید این اردوگاه رو تحمل کنه و لازم نیست آدمای بیشتری رو به کشتن بده.شاید اگه بلایی سره مینهو نیاره تمین هم اونو ببخشه.اما واقعیت این بود که جونگین نمی تونست در این مورد با خودش کنار بیاد و همچین ریسکی کنه!
اون حتی نمی دونست چه طور مینهو از این حقیقت با خبر شده بود؟ اما وقتی مینهو به این موضوع اشاره کرد که" تمین تنها قربانی جونگین نبود"جونگ می تونست حدس بزنه تمام این چند ماهی که از مرگ تمین می گذره،مینهو اونو زیره نظر داشت.شاید چون اون و کیونگ بعد از لو رفتنِ تمین به کارخونه ی خیاطی منتقل شدن مینهو به اونا مظنون شد و تصمیم گرفت تا جایی که می تونه اونارو زیر نظر بگیره!
اما هنوز هم نمی فهمید چرا مینهو باید انتقام تمین رو بگیره؟
جونگین سعی داشت تمام احتمالات رو در نظر بگیره تا به یک جوابِ درست برسه.اما یک چیزه مهم تر هم وجود داشت!
YOU ARE READING
38th parallel
Fanfiction⌊⚔ 38th parallel ⚔️⌉ ❌کامل شده❌ ↳⛓️Genres໑ ↲رمنس ~ درام~انگست(هپی‌اند) ↳⛓️Couples໑ ↲#کایسـو ~ #هونهان #چانبک #kaisoo #hunhan #chanbaek برشی از داستان: +مادرم بهم گفته بود،به ازای هر گل ماگنولیا که از درختش جدا میشه، یک زن میمیره آه عمیقی کشید و اد...
