*متن چک نشده
چند روز بعد...
این پیشنهاد عالی بود!
شاید فرا تر از عالی!!!!!!وقت گزروندن توی باغ مخصوص جین در حالی که بوی گل ها همجا رو پر کرده و خورشید درخشان تر از همیشه میدرخشه به شدت اتفاق رویایی بود
خصوصا وقتی که این پیشنهاد کوک بود که اولین قرارشون رو اینجا بزارن....تهیونگ روی چمن خوابید و به کوک نگاه کرد که هنوز ایستاده و به نقطهای خیره شده....
تهیونگ نیم خیز شد و نگاهی به پسر کرد- کوکو چیشده بیب؟
کوک تکخندی از حرف تهیونگ زد و اروم کنارش نشست
÷چیزی نیست یکم ذهنم درگیره
-درگیر چی؟
÷ مهم نیست
- کوک فکر نکن نمیفهمم اتفاقی که می افته رو ازم مخفی میکنی..... تو حتی بهم نگفتی چجور فهمیدی یه جئونی
کوک لبش رو گزید و گفت
÷ خب میدونی که نمیخوام مغزتو درگیر کنم
- مغز منو درگیر کنی؟! هی بچه ما تو رابطه ایم این یعنی هر دو طرف یه سری مسئولیت دارن که در قبال هم باید انجام بدن
کوک تکخندی کرد و بوسه ای روی لپ تهیونگ زد که باعث شد تهیونگ سرخ بشه...کوک با سرخ شدن تهیونگ خندید
÷ ددی مطمئنی تو تاپی؟
- چی چی ام؟
کوک نیشخند زد
÷ تاپ یعنی کسی به فاک میده ددی
تهیونگ سرخ تر شد این چه بحث شرم آوری بود تهیونگ ارزو میکرد تا آب بشه و توی زمین بره.....
کوک بلند بلند به قیافه سرخ تهیونگ خندید و تهیونگ که از این قرمز تر نمیشد دوباره روی زمین دراز کشید.....
.....................
این پا و اون پا کرد...
نمیتونست ساکت باشه شاید نگران این بود که جلوی جانگ کوک ضایع بشه...
اگه جواب اونا منفی باشه چی؟؟؟
ΔΙΑΒΑΖΕΙΣ
🍷Vampire
Βρικόλακας🍷 فن فیک خون اشام🍷 🕯اسم داستان:Vampire 🕯ژانرها: رمنس/تخیلی/اسمات/فانتزی/ 🕯رده سنی:+۱۸ 🕯️ وضعیت آپ: نامعلوم 🕯نویسنده: جیهو 🕯کاپل ها: تهکوک/سپ/ نامجین 🕯خلاصه داستان:کیم تهیونگ جزو خون آشام برتر سیاه بود، و برای افکار متفاوتی که داشت سال ها ا...